مسئله شیطان نزد ما به چیزی بیاهمیت تبدیل شده است و اعتنای ما به او، تنها در این حد است که روزی چند بار او را لعنت کنیم و از شرش به خدا پناه بریم و برخی افکار پریشان خود را به او نسبت دهیم. ولی باید دانست که شیطان و قوای شیطانی، نقش بسیار پراهمیتی دارند؛ زیرا در عین پنهان بودن از حواس ما، تصرفات زیادی در عالم انسانیت دارند. شیطان دشمن بیرونی و قسم خوردهای است که تا آخرین لحظات زندگی، دست ازگریبان انسان بر نمیدارد و در عین حال از آشکار و نهان ما و از تمام کردارها و اندیشههای ما، آگاه است.[۱]
دامنه فعالیت شیطان، بسیار گسترده است و اختصاص به کردار و گناه خاص ندارد. وسوسههای او تمام فعالیتهای ذهنی، بیرونی، فردی و اجتماعی انسان را پوشش میدهد. او در هر عمل انسان، تلاش میکند که آن را از مسیر حق و کمال به انحراف بکشاند.
معمولاً دخالت و وسوسههای شیطان را در امور فردی و عبادی میدانند؛ در حالی که شیطان در امور و فعالیتهای اجتماعی نقش مهم و فعال دارد و به احتمال زیاد، این امور مورد توجه بیشتر اوست؛ زیرا صلاح و فساد زمینههای اجتماعی، در کمالات و فضایل انسانی اهمیت اساسی دارد. در نوشتا