نگارش ششم -

درس 11 نگارش ششم

محدثه

نگارش ششم. درس 11 نگارش ششم

بچه ها یه سوتی از خودتون بگین از هرکی بهت بود فالو امتیاز معرکه؟

جواب ها

reyhane

نگارش ششم

معرکه بده تا حالا سوتی ندادم😂

جواب معرکه

فاطمه محبی

نگارش ششم

من تو کربلا بودیم خالم برام لباس خریده بود من فک کردم مامانم خریده گفتم این چقدر زشته و فلانو‌.... بعد مامانم گفت اینو خالت خریده ابروم رفت 😶‍🌫️ معرکه یادت نرههعه

جواب معرکه

elnaz:)))

نگارش ششم

زن عموم یه کیفو گرفت سمتم گفت بزارش اون اتاق منم فکر کردم منو میگه و خم شدم که فهمیدم دخترعموم کنارمه و با اون بوده 😂😂🗿🗿حالا من هی با دختر عموم بحث کردم که کیفو به من داشته میداده تو گرفتی که یهو زن عموم گفت اشکالی نداره اشتباهی متوجه شدی ... یعنی اصلاااا س🔥م🔥ممم خیلی ضایع شدم و همیشه دخترعموم مسخرم میکنه بابتش🗿🗿 اگه میتونی بهم معرکه بدی ممنون میشم اما اگه معرکه نداری فدای سرت🦋🦋🦋

جواب معرکه

NAZLi

نگارش ششم

قول دادی معرکه میدیا من ی سریع روی ناخون گیرمون چاقوی نوک تیز برای مدل ناخنگیر بود و من تو کوچه بچه ها رو با اون میترسوندم و بعد ک آمدم خونه بابام گفت چی کار میکردی تو کوچه بر کشتم و گفتم با ناخون گیر داشتم بچه هارو م.ی.ک. سانسورررر ببخشیدا ولی این هم یکی از بدترین سوتی های من بود

معلم مون میخواست ازمون فارسی بپرسه همه قرار بود بگیم علوم بپرسه ، من یهو پریدم وسط گفتم نهههههه فارسی میپرسین آوردم برنامه رو نشون دادم جالب اینجاست که از منم پرسید هیچی ندونستم خلاصه همه منو تو زنگ تفریح کشتن. وتمام میشه فالو کنی ممنون

جواب معرکه

موژان

نگارش ششم

تو خیابون بودیم با دوستم پشت سرم بود من ندیدمش اشتباهی به جای این که دست اونو بگیرم دست یه پیر مرده گرفتم یه عالمه گفتم بخشیدددددد اینا و روز بدی بود😶😑🤐

رها رادش

نگارش ششم

یه بار یه حاج آقا اومده بود مدرسمون بینیش افتضاح منم یه مداد برداشته بود چسبونده بودم به دماغم وحاج اقا رو مسخره میکردم دیدم بچه ها نمی خندن پشت سرمو نگاه کردم دیدم حاج آقا داره نگان میکنه یعنی قرمز شدم از اون روز به بعد دیگه نیومد مدرسه ما نه اون حاج آقا نه دیگه هیچ حاج آقایی

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت