فارسی نهم -

درس1 فارسی نهم

علیرضا ...

فارسی نهم. درس1 فارسی نهم

سلام بچه های میتونید کلمات درس 8تا13رو برام بفرستید لازم دارم ممنون @Alireza6031s

جواب ها

جواب معرکه

mohammad

فارسی نهم

معنی کلمات درس راز موفقیت درس نهم واژه های مهم: توس: شهری تاریخی در شمال غربی مشهد سپری کردن: گذراندن. آرایه ها ادبی گرد هم آمدن: کنایه از جمع شدن بازی، شادی، کودکانه: مراعات نظیر کوچه، میدان، شهر: مراعات نظیر واژه های مهم: لوح: وسیله‌ای شبیه تخته که شاگردان در قدیم روی آن می‌نوشتند، لوحه آرام: آهسته (قید حالت) محضر: جای حضور، درگاه بحث: گفت‌وگو، مناظره مناظره: بحث و گفت‌وگوی رویارو برای شکست دادن طرف مقابل و اثبات سخن خود پیوسته: همیشه، همواره (قید تکرار) اطراف: پیرامون شگفت: عجیب، حیرت‌آور نهفته: پنهان. آرایه ها ادبی: لوح، کتاب، محضر، استاد، مطالعه، تحقیق: مراعات نظیر. واژه های مهم:  چهار دیواری: منظور خانه طنین: آواز، صدا روح: روان، جان ناآرام: بی‌قرار، ناراحت  می‌مانست: شبیه بود فروزان: روشن، تابان، درخشان گویی: انگار، مثل اینکه، گویا. آرایه ها ادبی: درخت وجود: اضافۀ تشبیهی (وجود به درخت تشبیه شده) به تشنه‌ای می‌مانست: تشبیه آب، بیابان، خورشید، تشنه: مراعات نظیر واژه های مهم: فراست: زیرکی، باهوشی روی سخن: طرفِ صحبت آرایه ها ادبی: یکصدا بودن: کنایه از متحّد بودن بر زبان راندن: کنایه از گفتن تشبیه: نام تو را کوه آهن نهادهام کوه: نماد استواری. محضر: جای حضور، درگاه رخسار: چهره نیم: نصف.  فراگرفته‌ام: یادگرفته‌ام شهر توس: در اینجا منظور مردم توس است. فام: پسوندی است به معنای رنگ نقره‌فام: نقره رنگ سیم: نقره سیمگون: مثل سیم، نقره‌ای غرق: فرورفتن. آرایه ها ادبی: شهر توس در آرامش فرو رفته: تشخیص ماه چون ظرفی سیمگون می‌درخشد: تشبیه شب، آسمان، ستاره، ماه: مراعات نظیر واژه های مهم: فضا: میدان، عرصه فضای بی‌کران: آسمان کَران: کنار، گوشه، پایان بی‌کران: بی‌پایان، بی‌گوشه شناور: حرکت و شنا کردن می‌آموزم: فرامی‌گیرم واژه های مهم: شگفتا: عجبا هشیار: هوشیار، باهوش بیدار: آگاه فرامی‌گیری: یاد می‌گیری موفقیّت: پیروزی هرگز: هیچ‌گاه، اصلاً آزرده: افسرده، اندوهگین، دلتنگ. سینه؛ در اینجا به معنای حافظه و ذهن مشتاقانه: با شور و شوق، با علاقه گنجینه: جای گنج، خزانه معنی کلمات درس نهم فارسی نهم آخرین پرسش طنین: آواز رمق: توان، نیرو فراست: هوشمندی، زیرکی باطنی مقطع: بریده، بریده بریده بیکران: بی پایان لحد: گور، جایی از گور که سر مرده است رنجور: آزرده، غمگین رخسار: چهره بالین: بالش، بستر سیمگون: نقره گون، سفید رنگ تعرض: حالتی از اعتراض به خود گرفتن واپسین: آخرین شیون: ناله و زاری فقیه: دانشمند علم فقه مَهد: گهواره، بستر معنی کلمات آرشی دیگر فارسی نهم افق: کناره های آسمان، انتهای دید تجسم: تصویر ذهنی، دارای جسم شدن بدعهد: بد پیمان روایی: روایت کنندگی، رونق، پرسان: پرسشگر نام آور: نامدار،مشهور دستان: لقب زال، پدر رستم، جهان پهلوان ایرانی گنبد: برآمدگی بالای معابد و مساجد دف: یکی از آلت موسیقی زار: رنجور، ضعیف سو: جهت حمیت: مروت، جوانمردی، غیرت، رشک شط: رود بزرگ که به دریا میریزد کاردان: خردمند، کار آزموده فوق باور: باور نکردنی، غیر قابل باور سیرت: طریقه، روش، مذهب، خلق و خو کمند: طناب، بند ملازم: همراه، نوکر، ثابت قدم مهد: گهواره، زمین هموار گران: سنگین، وقار نام آور: مشهور عزل کردن: از شغل برکنار کردن هجوم: حمله کردن، یورش، حملۀ ناگهانی غوغا: جار و جنجال زیاد تل: تپه بلندی سرکش: عاصی، نافرمانی، یاغی غالب: غلبه کننده، چیره، بسیار، افزون بی انصاف: ظالم، ستمکار، بیدادگر. معنی صفحه ۹۲ فارسی نهم 👇 ※ ای ابوذر، خداوند متعال به سیمای ظاهر و د

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت