متن زیر را در صفحه 85 بنویسید
تصویر اول: تابستان سوزان فرارسیدهاست و باری دیگر عشایر مجبور به کوچ به ییلاق شدهاند. این گرما برای افراد قبیله غیرقابلتحمل است و همه را کسل کرده است. اسبها تشنهاند و دیگر نای راه رفتن را ندارند. بزها و حیوانات دیگر از شدت خستگی نمیتوانند جلوتر از قبیله حرکت کنند. این گرما حتی مرد پر ابهت قبیله را نیز آزار میدهد؛ اما ذرهای از ابهتش را کم نمیکند. این پوست سیاهرنگ و سوختهی مردم قبیله ثمر تابستانهای گرم در بیابانهای عربستان است. مرد نمدی به سرسیاه پوشیده است و غافل از اینکه این لباسهای سیاه باعث جذب گرمای بیشتری میشود. مرد برای اطمینان بیشتر تفنگی برای محافظت از قبیله همراه خود دارد.
متن زیر را در صفحه 86 بنویسید
تصویر دوم : فصل زمستان فرا رسیده است و عشایر باری دیگر در حال کوچ کردن به قشلاق هستند. طبیعت جامه سفید به تن کرده است. گوسفندان و بزهای قبیله نیز با طبیعت یکدست شدهاند و جلوتر از قبیله حرکت میکنند. مرد قبیله جامهی سفید پوشیده است و با استوار و ابهت گوسفندان و بزها را کنترل میکند همچنین از خانوادهاش محافظت میکند. اسب ها شاد و سرحال هستند و برای رسیدن بهار لحظهشماری میکنند. پسر کوچک قبیله نیز ابهت را از پدرش به ارث برده است زیرا از همین کودکی احساس مسودیت میکند و پا بهپای پدرش برای محافظت از خانواده تلاش میکند. نوزاد نیز با خوشحالی بقیه خوشحال است و با کوبیدن دستانش به هم تلاش میکند خوشحالی خود را نشان دهد. گلهای روی لباس محلی زنان دستبهدست طبیعت دادهاند و سفیدپوش شدهاند. در گوشهای دیگر تعدادی اسب در حال حمل مقداری وسایل هستند. مرد برای محافظت از قبیله چوبی را همراه خود دارد.