فارسی ششم -

درس 15 فارسی ششم

mohammad.a

فارسی ششم. درس 15 فارسی ششم

انشا درمورد روز برفی بگید

جواب ها

milad fri

فارسی ششم

روز برفی:زمستان بود و هوا خیلی برفی بود من خیلی برف دوست داشتم بنابر این لباس پوشیدم و به بعضی از دوستان صمیمی پیشنهاد دادم که انهاهم با من بیایند رفتیم بیرون اولین کاری کا به ذهنمان امد ساخت ادم برفی بود اول برف هارا به شکل ادم برفی کردیم و یک هویج اوردیم تا به جای دماغ ادم برفی از ان استفاده کنیم و برای دگمه های لباس ادم برفی از عدس استفاده کردیم ان روز خیلی به من و دوستام خوش گذشت بعد از انجا رفتیم و بعد دوروز امدیم و دیدیم که ادم برفی اب شده است ان روز های برفی خیلی خوش گذشت و من خیلی خوشحال بودم

raha ghahremani

فارسی ششم

روز برفی بود هوا سرد بود واز آسمان گوله های برفی ریز و سفید رنگ می آمد بر روی زمین نشست و روپوش سفید خود را روی زمین کشید مردمان، کودکا خوشحال بودند وآدم برفی درست می‌کردند زیبا بود من هم آدم برفی درست کردم وقتی به خانه برگشتم از سرما میلرزیدم مادرم مرا در آغوش گرم خودش پناه داد حس بسی زیبایی بود و هنوز صدای خنده ی کودکان از پشت پنجره شنیده می‌شد. توروخدا معرکه بده

جواب معرکه

🦋🌷

فارسی ششم

روز از خوب بیدار شدم پشت پنجره رفتم و دیدم دونه های برف از اسمان سفر خود را بر روی زمین اغاز کردند و همه چا سفید پوش شده بود برای خودم قهوه ریختم و دوباره پشت پنجره رفتم گفتم حیف است اگر بیرون نروم سریع لباس های گرمی پوشیدم از خانه خارج شدم و به برف بازی رفتم معرکه یادت نره♥️

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت