دخی لجباز✌

نگارش نهم. درس 1 نگارش نهم

سلام انشا درباره تصور خود از اتوبوس شلوغ هر کس نوشته بفرسته از گوگل نباشه با تشکر

جواب ها

النا زارع

نگارش نهم

در روز از روزها در یک اتوبوس شلوغ و پر از مسافران بود. این اتوبوس هر روز مسافران بسیاری را به مقصدشان می‌برد و همیشه در ساعات اوج، شلوغی بسیاری داشت. در یکی از این روزها، ماریا، دختر جوانی با چشمان پر از روحیه و انرژی، وارد اتوبوس شد. اتوبوس پر از مسافران بود و او همچنان تلاش می‌کرد تا جایی برای خود پیدا کند. پس از یک مدت، با کمی تلاش موفق شد در یکی از صندلی‌ها جا بگیرد. اما اتوبوس همچنان شلوغ بود و مسافران در همه جا قرار داشتند. ماریا به دور و بر خود نگاه کرد و دریافت که هر کسی در اتوبوس دغدغه‌ها و مشکلات خود را دارد. او تصمیم گرفت که با انرژی مثبت و لبخندی بر لب، این فضای شلوغ را بهتر کند. ماریا شروع به صحبت با مسافران اطراف خود کرد. او با افرادی که در کنارش نشسته بودند، درباره روزگار و مسائل روزمره صحبت کرد. این گفتگوها اتوبوس را به یک فضای دوستانه تبدیل کرد. ماریا با لبخند و لطافت خود، همه را به خنده و خوشحالی واداشت. با گذشت زمان، اتوبوس به مقصد مسافران رسید. ماریا از اتوبوس پیاده شد و در حالی که به پیشرفت خود در تغییر اتمسفر اتوبوس فکر می‌کرد، به خوشحالی به سمت مقصدش حرکت کرد. این اتوبوس شلوغ، یک درس مهم به ماریا آموخت. او فهمید که با انرژی مثبت و لطافت، می‌تواند فضایی شلوغ و پر از استرس را به یک فضای دوستانه و خوشحال تبدیل کند. او دید که هر کس قدرتی دارد تا با رفتار خود، تغییری مثبت در محیط اطراف خود به وجود بیاورد. و این بود داستان اتوبوس شلوغ و تأثیر مثبت یک شخص بر آن. تاج یادت نره برا تایپ کردن خیلی زحمت کشیدم از اینرنت در نیاوردم خودم نوشتم
FiFTY nine

نگارش نهم

مقدمه: دنیای مدرن دنیای شلوغ و شگفت انگیزی شده است، مردم برای رفع نیاز و حاجت های خویش مجبورند صبح تا شب تلاش کنند و مرتب نقل مکان کنند که یکی از این وسایل حمل و نقل اتوبوس است. داخل اتوبوس که می شوید با انسان های متفاوتی روبه رو هستید و با اغلب کسانی که نزدیکتان هستند، هم صحبت می شوید. تاج بده بدنه: وارد اتوبوس که می شوید با افراد زیادی رو به رو می شوید که لباس های متفاوت دارند و افکارشان هم اصلا به شما نزدیک نیست، اول صبح که باشد همه خسته و خواب آلو و گاهی هم طلب کار هستند. دغدغه هایشان متفاوت است و هر کدام غرق آرزوهای خودشان هستند و البته سیاست مداری قهار که از هر دری سخن می گویند.تاج بده تاج بده تمام حاکمان کشورهای مختلف را تعویض می کنند و گاهی قیمت دلار را هم تعیین می کنند. یکی مغازه دار است و از اجاره ها حرف می زند، یکی دست فروش و دیگری هم کارمند یک اداره و ان دیگری هم مکانیک و کاردان فنی، چه قدر شغلشان تفاوت دارد ولی در مورد مسائل داخلی کشور و حوادث روز خبر دارهستند.تاج تاج بده و اما در بخش زنانه که باشید دنیا کاملا فرق دارد، سخنشان، شیوه نگرششان، خریدها و طرز لباسشان، یکی بی حجاب و دیگری پوشیده است و هر کدام غرق آرزوهایشان هستند، هیاهویشان هم بیشتر است. یکی بدهکار است و دیگر فرزندش بیمار است و ان سومی هم مجرد است و هنوز حرف زیادی برای گفتن ندارد. تاج بده اغلب پشت سر شوهران خود حرف می زنند و کمتر زنی دیده می شود که از همسرش راضی باشد. شاید اتوبوش شلوغ هم یک رسانه باشد که هر فردی تمام شنیده ها و دیده های خود را به دیگران منتقل می کند.تاج بده تاج بده نتیجه گیری: جامعه از همین تجمع های کوچک شکل می گیرد، بهتر است در هنگام نقل سخن و یا اظهار نظر هم مراقب گفته های خود باشید تا سخن نادرست در جامعه نشر نگردد. از دیگران رفتار و گفتار درست را بیاموزید و از بی ادبی و بی احترامی به دیگران پرهیز کنید.تاج بده تاج بده تاج بده

سوالات مشابه درس 1 نگارش نهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام