انشاء در مورد طنز و غیر طنز از گوگل نباشه تاج میدم

### انشاء طنز: 'یک روز عادی در زندگی من' امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، مثل هر روز با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم. ساعت 7:00 صبح بود و من که همیشه به تأخیر معروف هستم، به خودم گفتم: 'امروز دیگر نمی‌گذارم ساعت 8:00 بشود!' اما در کمال تعجب، ساعت 8:00 شد و من هنوز در رختخواب بودم. وقتی بالاخره از رختخواب بیرون آمدم، به آینه نگاه کردم و دیدم که موهایم مثل یک جغد وحشی به نظر می‌رسد. به خودم گفتم: 'عجب! این جغد وحشی هم به من حسادت می‌کند!' بعد از یک دوش سریع، با موهای خیس و نامرتب به سراغ صبحانه رفتم. برای صبحانه، تصمیم گرفتم تخم‌مرغ درست کنم. اما در حین اینکه تخم‌مرغ‌ها را می‌شکستم، یکی از آن‌ها به زمین افتاد و مثل یک توپ بسکتبال سر خورد! گفتم: 'خوب، حداقل ورزش کردم!' بعد از صبحانه، به سمت مدرسه رفتم. در راه، یک گربه را دیدم که در خیابان نشسته بود. به او گفتم: 'سلام گربه! تو هم امروز به مدرسه نمی‌روی؟' و او با نگاهی به من گفت: 'نه، من به استراحت نیاز دارم!' به مدرسه که رسیدم، معلم به من گفت: 'چرا دیر کردی؟' و من جواب دادم: 'چون گربه‌ها هم حق استراحت دارند!' و اینگونه بود که یک روز عادی در زندگی من گذشت! --- ### انشاء غیر طنز: 'دوستی و اهمیت آن' دوستی یکی از باارزش‌ترین روابط انسانی است. دوستان در زندگی ما نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند و می‌توانند لحظات خوشی را برای ما رقم بزنند. دوستی به ما کمک می‌کند تا در سختی‌ها و چالش‌های زندگی تنها نباشیم و از حمایت یکدیگر بهره‌مند شویم. دوستی‌ها معمولاً بر پایه‌ی اعتماد و احترام متقابل شکل می‌گیرند. زمانی که دو نفر به یکدیگر اعتماد می‌کنند، می‌توانند در مورد افکار و احساسات خود صحبت کنند و این ارتباط عمیق‌تر می‌شود. دوستان واقعی همواره در کنار یکدیگر هستند، چه در خوشی‌ها و چه در سختی‌ها. دوستی همچنین به ما یاد می‌دهد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم. ما از دوستان خود می‌آموزیم که چگونه مهربانی، همدلی و حمایت را در زندگی روزمره‌امان پیاده کنیم. این ویژگی‌ها نه تنها روابط ما را تقویت می‌کند، بلکه به ما کمک می‌کند تا انسان‌های بهتری باشیم. در نهایت، دوستی یک هدیه ارزشمند است که باید آن را گرامی بداریم. هیچ چیز مانند یک دوست واقعی نمی‌تواند ما را شاد کند و در لحظات سخت زندگی به ما قوت قلب بدهد. بنابراین، باید به دوستی‌هایمان اهمیت بدهیم و همواره در حفظ و تقویت آن‌ها کوشا باشیم.

انشای طنز سوسک رویا هام همینجوری میدویدم تا خودمو برسونم به یک جایی و قایم شوم. اولین باری نیست که اینطور می‌شود اما چه کنیم این زن جیغ جیغو تا منو میبینه دادش میره هوا دنبالم میکنه تا با اون دمپایی گل گلیش بکوبه تو فرق سرم ..زندگی ام را میکنم دیگه بهت که کار ندارم اما ناگهان متوقف شدم نگاهم به آن چشمانش افتاد خودش بود گوردو سوسکه خانوم رویاهام کسی که واقعا میخاستمش ولی امان از روزگار، پدرش برای اینکه علافم دخترش را بهم نداد.بگذریم فعلا باید از دست این زن جیغ جیغو فرار کنم تا در زیر آن دمپاییش له نشدم و ارزوهایم را به کف کفشش نبردم.