فارسی هشتم -

درس8 فارسی هشتم

محمد جواد رحیمی

فارسی هشتم. درس8 فارسی هشتم

لطفا با این کلمات زودتر انشا بگید. تاج میدم.

جواب ها

جواب معرکه

در دیاری دور، جایی که آسمان همواره با منظره‌ای از فضایی طوفان‌خیز خودنمایی می‌کرد و زمین با تار و پود خود، داستان‌های بی‌شماری را در دل خویش پنهان کرده بود، عارفی به نام بهلول زندگی می‌کرد. بهلول، مرشدی بود که در میان عارفان و مستعصمان، برای رضای خدا و اخلاق متعالی شهرتی داشت. او با استفاده از ابزارهایی چون چرتکه و اسطرلاب و در دورانی که رایانه و اینترنت مظاهر آفرینش جدیدی بودند، به جستجوی علم و حکمت می‌پرداخت. روزی، بهلول برای حل دعوی‌ای که در میان مردم شهر مریوان پیش آمده بود، برخاست. این دعوی که بغض و کینه‌ای دیرینه در دل‌ها را زنده کرده بود، توجه او را به خود جلب کرد. بهلول، که عقل و استعداد خدادادی‌اش را همواره در خدمت صلح و دوستی قرار داده بود، به سوی جمعیتی که گرد آمده بودند، قدم گذاشت. در آنجا، بهلول با جنید، شاگرد جوان و روح‌انگیز خود، به بحث و گفتگو پرداخت. او با الهام از آداب جوانمردی و با استفاده از هنجاره‌های اخلاقی، به مردم نشان داد که چگونه می‌توان با غفلت و اسارت نفس مبارزه کرد و به سوی زندگی‌ای بی‌هیاهو ولی غوغایی از معنویت و پاکی حرکت کرد. بهلول و جنید، با تکیه بر دانش و فهم خود، به مردم آموختند که جنگ نرم علیه نفس و تمایلات پست، نبردی است که هر انسانی باید در آن پیروز شود. آنها با استفاده از داستان‌ها و تمثیل‌هایی که از عقل و استعداد خدادادی خود می‌سرودند، به مردم نشان دادند که چگونه می‌توان از اینترنت و دیگر مظاهر آفرینش به نحو احسن استفاده کرد، بدون آنکه از مسیر اخلاق متعالی و رضای خدا دور شوند. در پایان، بهلول و جنید توانستند با پیروزی بر بغض و کینه، صلح و دوستی را به شهر بازگردانند. آنها نشان دادند که با عقل و استعداد خدادادی، همراه با ایمان و توکل بر خدا، می‌توان بر هر توفانی غلبه کرد و منظره‌ای روح‌انگیز از زندگی را خلق نمود.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت