RozhanTorkashvand

نگارش نهم. درس 1 نگارش نهم

یه انشا درمورد یک روز خوب میگید تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

خستعلی

نگارش نهم

یک روز خوب امروز صبح با صدای پرندگان از خواب بیدار شدم. آفتاب به آرامی از پشت کوه‌ها سرک کشیده و نور طلایی‌اش را بر روی زمین پخش کرده بود. احساس کردم که این روز، روز خاصی خواهد بود. بعد از صبحانه، تصمیم گرفتم به پارک نزدیک خانه‌ام بروم. هوای تازه و مطبوع به من انرژی می‌داد و من با هر قدمی که برمی‌داشتم، شادتر می‌شدم. وقتی به پارک رسیدم، دیدم که بچه‌ها در حال بازی هستند و خانواده‌ها در حال پیک‌نیک. من هم تصمیم گرفتم روی یک نیمکت بنشینم و از تماشای این صحنه‌های زیبا لذت ببرم. درختان سرسبز و گل‌های رنگارنگ، زیبایی خاصی به پارک بخشیده بودند. بادی ملایم می‌وزید و عطر گل‌ها در فضا پخش شده بود. در این لحظه، احساس کردم که زندگی چقدر زیباست و هر روز می‌تواند یک هدیه باشد. بعد از مدتی، به یاد دوستم افتادم و تصمیم گرفتم با او تماس بگیرم. وقتی صدای او را شنیدم، خوشحال شدم و از او دعوت کردم که به پارک بیاید. او هم با کمال میل پذیرفت و خیلی زود به من پیوست. ما ساعت‌ها در کنار هم صحبت کردیم، خندیدیم و از طبیعت لذت بردیم. این روز خوب به من یادآوری کرد که دوستی و لحظات شاد چقدر ارزشمند هستند. وقتی غروب شد و آفتاب به آرامی غروب کرد، احساس کردم که این روز به یاد ماندنی خواهد بود. با قلبی شاد و روحی پر از انرژی به خانه برگشتم و امیدوارم روزهای بیشتری از این دست را تجربه کنم.

سوالات مشابه درس 1 نگارش نهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام