تنعا 🖤

فارسی هفتم. درس 12 فارسی هفتم

معنی شعر گِل و گُل

جواب ها

جواب معرکه

.. ..

فارسی هفتم

⁦。⁠◕⁠‿⁠◕⁠。⁩

جواب معرکه

تاج فراموش نشه

جواب معرکه

𝓶𝓪𝓮𝓭𝓮𝓱

فارسی هفتم

شنیده ام که شبی در یک مجلسی مرد پینه دوزی به پیرزنی چنین گفت: یک روز در حمام، دوستی به من ِگل خوشبویی داد. آن گل را گرفتم و با آن خمیری درست کردم که مانند ابریشم نرم بود. آن گل خیلی خوش بو بود پرسیدم تومشکی یا عبیری ، که بوی تو مرا مست کرده است. همه ِگل های دنیا را آزمایش کرده ام ولی ِگلی به خوبی و خوشبویی تو ندیدم و متعجب شدم. وقتی ِگل حرف های من را شنید گفت: من ِگلی ناچیز و بی ارزش بودم، ولی مدتی هم نشین ُگل شدم گل، گلبرگ هایش را زیر پایش پراکند و من را با هم نشینی اش سر افراز کرد. وقتی مدتی از عمرم با ُگل سپری شد، صفات و ویژگی های خوب ُگل در من اثر کرد. و گر نه من در اصل همان خاکی هستم که در ابتدا بی ارزش بودم. تاج لطفا

سوالات مشابه درس 12 فارسی هفتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام