جواب معرکه
انشا:دوست داشتم به او بگویم که زندگی چقدر زیباست و هر لحظهاش ارزشمند است. دوست داشتم به او بگویم که هر بار که لبخندش را میبینم، دلم پر از شادی میشود و دنیا برایم روشنتر میشود.
دوست داشتم به او بگویم که در کنار او احساس امنیت و آرامش میکنم و هیچ چیز نمیتواند این احساس را از من بگیرد. دوست داشتم به او بگویم که هر کلمهای که از دهانش خارج میشود، برایم مانند موسیقی است و هر لحظهای که با هم میگذرانیم، برایم خاطرهای فراموشنشدنی میسازد.
دوست داشتم به او بگویم که حتی در سختترین روزها، فکر کردن به او به من انرژی میدهد و به من یادآوری میکند که همیشه امیدی هست. دوست داشتم به او بگویم که دوستیاش برایم بسیار ارزشمند است و هیچ چیز نمیتواند این رابطه را تحت تأثیر قرار دهد.
دوست داشتم به او بگویم که اگرچه ممکن است نتوانم همیشه احساساتم را به درستی بیان کنم، اما قلبم پر از محبت و احترام به اوست. دوست داشتم به او بگویم که همیشه در کنار او خواهم بود و از او حمایت میکنم، زیرا او برای من نه تنها یک دوست، بلکه یک همراه واقعی است.
دوست داشتم به او بگویم که زندگی با او رنگ و بوی دیگری دارد و امیدوارم همیشه بتوانیم لحظات زیبایی را با هم تجربه کنیم.
معرکه (: