نگارش دهم -

درس7 نگارش دهم

xhhhj

نگارش دهم. درس7 نگارش دهم

سلام لطفاً انشا صفحه 107 هرکی نوشته بفرسته

جواب ها

Nadia

نگارش دهم

باران و آفتاب پایم را که در خیابان میگذارم ، اولین قطره باران روی صورتم می‌نشیند، آرام آرام سر می‌خورد و می رود. همیشه وقتی باران می‌بارد ، تمام احساس های خوب زندگی به آدمی بر می گردد، صدای آب و بوی خاک، گاهی فکر میکنم آفتاب به او حسودی می کند، وقتی سرش را به زور از لای ابر ها بیرون می آورد تا قدرت نمایی کند. مخصوصاً وقت هایی ک میان هوای بارانی یک دفعه ظاهر میشود و با چند تلألؤ کوتاه خودنمایی میکند و دوباره میان دستان لطیف باران گم می شود. گاهی فکر میکنم در حق آفتاب ظلم شده است، آن گاه که می‌تابد، چشمانمان را ریز می کنیم که نبینیمش ولی وقتی باران می آید، سر هایمان را رو به آسمان می گیریم تا قطراتش را بیشتر لمس کنیم . انگار باران حس زندگی می آورد با آن طراوت عجیبش، ولی آفتاب ما را از هم غریبه می کند حتی زمانی ک کنار هم ایستاده ایم، به سختی می توانیم به هم نگاه کنیم . شاید در حق آفتاب کم لطفی شده باشد

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت