قید کلمه یا گروهی از کلمات است که به فعل یا صفت یا مسند، مفهومی دیگر را علاوه بر مفهوم خود اضافه میکند. مانند جمله «بابک تند رفت» که تند کیفیت فعول «رفتن» را نشان میدهد. تمامی کلمات طناوین دار که از عربی وارد فارسی شده اند قید هستند
مَصدَر یا بُنِ واژِه، واژهای است که تنها مفهوم اصلی فعل را میرساند، در حالی که فعل علاوه بر مفهوم رسانی، بر زمان دستوری، شخص و شمار آن نیز دلالت میکند. در مصدر زمان و شخص و شمار، معلوم نیست و به همین دلیل مصدر یکی از اقسام اسم بهشمار میآید.
روش پیدا کردن مسند به اول فعل های اسنادی، کلمه های «چگونه؟» یا «چی؟» اضافه می کنیم و مسند را به دست می آوریم؛ مانند: دانش آموزان از کار خود راضی شدند. ← چگونه شدند؟ راضی ← مسند. پیش گویی آنها، درست بود. ← چی بود؟ ← درست ← مسند. فعل اسنادی (ربطی) به فعل هایی که مسند می پذیرند فعل اسنادی (ربطی) می گویند. مسند: صفت یا حالتی است که به وسیله ی فعل اسنادی به نهاد نسبت داده می شود؛ مثلاً: حسین، فروتن است. ← فروتن «مسند» ، است «فعل اسنادی». فروتن صفتی است که ما به وسیله فعل اسنادی به نهاد نسبت می دهیم. فعل های اسنادی عبارتند از: «است ، بود ، شد ، گشت ، گردید ، شود ، باشد ، باد ، هست ، نیست». نکته: گشت و گردید باید به معنای «شد» باشد، تا فعل اسنادی محسوب شود؛ مثال: «هوا سرد گشت.» ← «گشت» فعل اسنادی است و به معنی «شد». متمم بعد از حرف اضافه قرار می گیرد؛ مانند: «دل شود گر به علم بیننده». به «حرف اضافه» علم «متمم» امیدوارم مفید و کارامد بوده باشه:)))