سلام اینم دو انشا خدمت شما
1... طبیعت:
متن معمولی:
دیروز با خانواده رفتیم یه جایی سرسبز و زیبا. خیلی خوشحال بودیم. کنار یه رودخانه نشسته بودیم، صدای گنجشک ها و آب چقدر آهنگ داشت! من میرفتم تو جنگل، تا رسیدم به رودخانه، صداش منو وسوسه کرد که پاهامو بشورم. دقیقا وقتی پامو گذاشتم تو آب، همه بدنم پر از خوشحالی شد.
متن ادبی:
به دامان طبیعت گام نهادم، همراه با خانوادهی عزیزم. طبیعت، گوهر ارزشمند هر انسانی است. باید همیشه مراقب درختان و رودخانههایش باشیم. در دل جنگل قدم می زدم تا به رودخانهای زلال رسیدم. صدای آب، مانند موسیقی دلانگیزی بود که جان را نوازش میکرد. پاهایم را در آب خنک نهادم، آن لحظه ای بود که اوج زیبایی و رحمت خدا را احساس کردم.
انشای دوم✨
طبیعت:
متن معمولی:
دیروز با خانواده رفتیم یه جایی سرسبز و زیبا. خیلی خوشحال بودیم. کنار یه رودخانه نشسته بودیم، صدای گنجشک ها و آب چقدر آهنگ داشت! من میرفتم تو جنگل، تا رسیدم به رودخانه، صداش منو وسوسه کرد که پاهامو بشورم. دقیقا وقتی پامو گذاشتم تو آب، همه بدنم پر از خوشحالی شد.
متن ادبی:
به دامان طبیعت گام نهادم، همراه با خانوادهی عزیزم. طبیعت، گوهر ارزشمند هر انسانی است. باید همیشه مراقب درختان و رودخانههایش باشیم. در دل جنگل قدم می زدم تا به رودخانهای زلال رسیدم. صدای آب، مانند موسیقی دلانگیزی بود که جان را نوازش میکرد. پاهایم را در آب خنک نهادم، آن لحظه ای بود که اوج زیبایی و رحمت خدا را احساس کردم.