فارسی هفتم -

درس 7 فارسی هفتم

آنا فلاحی

فارسی هفتم. درس 7 فارسی هفتم

کلا دستورهای فارسی بیت چیست مصراع گذاره آرایه ......و غیره سریع جواب بدین ممنون📚👉

جواب ها

mahya 🖤

فارسی هفتم

1 ـ تشخیص (آدم نِمایی ـ جان بخشی به اَشیاء ـ شَخصیّت بخشی ) : نسبت دادن اعمالِ انسانی به غیرِ انسان را  تشخیص می گویند. مثال : اَبر  از شوقِ کِه می خَندد بدین سان قاه قاه : در این مصراع آرایه ی تشخیص  وجود دارد (عَمَلِ خندیدن که مُتُعَلِّق به انسان است را به « اَبر» نسبت داده است.)  2ـ واج آرایی (نغمه ی حروف): هر گاه یک حرف چندین بار برای تاًکید تکرار شود. مثال :  ـ جان  بی جمال جانان میل جهان ندارد /هر کس که این ندارد حَقّا که آن ندارد  (واج آرایی با تکرار صامت « ج»  ) ـ رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار / دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود  (واج آرایی با تکرار صامت « س» )  3ـ تکرار : هر گاه یک یا چند کلمه بیش از دو بار در شعر یا نثر بیاید به طوری که بر  زیبایی سخن یا شعر بیفزاید. مثال :   ـ از دَر  دَر آمدی و من اَز خود به دَر شُدم  / گویی کَزین جَهان به جَهان دِگر شدم  ( تکرار واژه ی « در» و « جهان» ) 4ـ تَضاد ( طِباق ،  مُتَّضاد ، مُخالف ) : دو کلمه از نظر معنی، مُخالف همدیگر باشند. مثال :  ـ شاه وگدا به دیده دریادلان یکیست / پوشیده است پست وبلند زمین درآب    5 ـ مُراعات النظیر(شبکه ی  معنایی ـ تَناسب ـ  زنجیره معنایی):  آوردن چند کلمه از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند این تناسب می تواند  از نظر جنس، نوع ، مکان، زمان ـ همراهی و... باشد. مثال :  ابر و باد ومَه و خورشید وفَلَک در کارند/ تا تو نانی به کف آری و به غِفلت نخوری (سعدی) در این بیت از سعدی واژه های  ابر ، باد ، مَه ، خورشید و فَلَک همه از یک مجموعه هستند.  مثالی دیگر : اَرغَوان جامِ عقیقی به سَمَن خواهد داد/چَشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد(حافظ)  در این بیت از حافظ واژه های  اَرغَوان ، عَقیق ، سَمَن ، نرگس ، شقایق همه اسم گُل هستند.  6 ـ ضَربُ المَثَل ( تَمثیل ) : سُخَنی که در میان عُموم مردم معروف شده و در بَردارنده ی   نکته یا لطیفه یا پندی باشد .    (درباره ی نیکی کردن): تو نیکی می کُن و دَر دِجله اَنداز /  که ایزَد دَربیابانَت دَهَد باز   (درباره ی دوستی):  دوست آن باشد که گیرَد دست دوست / دَر پریشان حالی ودَرماندِگی  (سعدی )   (درباره ی امیدواری) :  دَر نااُمیدی بَسی  اُمید است / پایانِ شَبِ سیه سِپید است (نظامی گنجَوی )   (درباره ی نداشتنِ غرور): آینه چون نقشِ تو بنمود راست  /خودشِکن آینه شِکستن خَطاست (نظامی گنجَوی)  (درباره ی کار بیهوده کردن): (زیره به کرمان می برد چُغُندَر به هَرات)  (آب در هاوَن کوبیدَن)  (درباره ی صبر و بردباری داشتن):   گر صبر کُنی زِ غوره حَلوا سازی   یا  « صبر و ظَفَر هر دو دوستانِ قدیم اند  /  بر اثرِ صبر  نوبتِ ظَفَر  آیَد » 7ـ تشبیه : مانند کردنِ چیزی است به چیزِ دیگر ( هر تشبیه دارای 4 رُکن است)  1ـ رُکن اوّل ( مُشَبّه): کلمه ای است که قَصدِ تَشبیه کردنِ آن را داریم.  2ـ رُکن دوّم( مُشَبّه بِه):همان چیزی یا کسی است که مشبه ،به آن تشبیه می شود،  در واقع همان تشبیه ماست.  3ـ رُکن سوّم(وَجهِ شَبَه):ویژگی مشترک میان مُشَبّه و  مُشَبّه بِه  است که به آن  وجهِ شَبَه می گویند. 4ـ رُکن چهارم(اَداتِ تَشبیه):کلمه ای است که مُشَبّه و  مُشَبّه بِه را به هم پیوند  می دهد.مانند:[مثل، همچون، چون، همانندِ،مانندِ، بِسانِ ، چو ،... ] مثال:« مادَر     همانند    آب روانی  ،   پاک و زُلال  است »     مُشَبَّه   اَداتِ تَشبیه    مُشَبَّه بِه       وَجه شَبَه 8 ـ کِنایه :در لُغَت به معنی پوشیده سُخَن گ

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت