انشا گذررودخانه ازاینترنت نباشه بامقدمه نتیجه مرسی✌✌

صدای رود به گوش می رسید صدایی بسیار دلنشین داشت جلوتر رفتم و دیدم که رودی در آن طرف وجود دارد.بعداز اینکه به رود رسیدم کمی از آب روخانه چشیدم طعمی بسیار خنک داشت تازه اوایل تابستان بود هوا هم خیلی گرم بود با نوشیدن آب احساس خنکی کردم و به راهم ادامه دادم همینطور که میرفتم دیدم ماهی از آب پرید بیرون و به من سلام می کند من هم سلام کردم بعد از گفت و گویی کوتاه ماهی گفت آب این رودخانه بسیار دلنشین است من و خانواده ام همگی در اینجا زندگی میکنیم،با ماهی خداحافظی کردم و به راهم ادامه دادم تا اینکه قورباغه ای رو دیدم اوهم مثل ماهی پرید بیرون و کمی گفت و گو کردیم گفتم شما چطور در این رود زندگی میکنید؟قورباغه لبخند زد و به داخل رود رفت و گفت ما در آب شنا میکنیم و خانوادگی اینجا زندگی میکنیم حیواناتی که درون این رود وجود دارند همگی باهم دوست هستند و به هم مهر می ورزند اگر این رود نبود معلوم نبود چند ها حیوانات دیگر در حیات وحش نبودند پس بیایید ماهم با تمیز نگه داشتن رودخانه و دریاهاو جنگل ها از جان هزاران موجود محافظت کنیم توجه : این داستان تخیلی بود و خودم نوشتم بفرما