فارسی نهم -

درس1 فارسی نهم

فاط سادات

فارسی نهم. درس1 فارسی نهم

میشه معنی درس اول و واسم بفرستید ممنون میشم فردا روز خوبیه

جواب ها

جواب معرکه

maral

فارسی نهم

بامـــدادی که تفــاوت نــکند لیل و نهار / خوش بَود دامنِ صـــحرا و تمـاشای بهار معنی: در صبح زود اوّل بهار که طول شب و روز آن یکسان است، رفتن به صحرا و تماشای گل های زیبای بهاری، لذّت بخش است. لغت: بامداد : صبح زود / لیل : شب / نهار : روز آرایه‌ها: لیل و نهار : تضاد / بهار و نهار : جناس ۲- آفریـنش همه تنبیه خـــداوندِ دل است / دل ندارد که ندارد به خـــداوند اِقــــرار معنی: تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف است و اگر کسی وجود خدا را انکار کند و به خدا ایمان نیاورد، ذوق و احساسی ندارد. لغت: آفرینش : آفریده های جهان / تنبیه : هوشیار کردن / خداوند دل : صاحب دل ( انسان عارف ) / دل در مصراع دوم : احساس و عاطفه / اقرار : اعتراف آرایه ها: واج آرایی « د » / که و به : جناس / دل : مجازاً احساس و عاطفه نکته دستوری: آفرینش : مشتق / که در مصراع دوم به معنی کسی که، ضمیر مبهم است / همه : بدل ۳- این همه نقشِ عـجب، بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند، نقش بُوَد بر دیـــــوار معنی: هر کسی که با این همه نقش ها و پدیده های شگفت انگیز هستی به آفریننده‌ی آنها یندیشد، همانند عکس و تصویر روی دیوار، بی احساس و بی روح است. لغت: عجب : عجیب / وجود : هستی / فکرت : فکر و اندیشه آرایه ها: در و دیوار : مراعات نظیر / دیوار وجود : اضافه تشبیهی / بر و در : جناس ۴- کوه و دریا و درخــتان، همه در تسبیح‌اند / نه همه مستمعی، فهم کند این اَســــــرار معنی: همه موجودات هستی در حال نیایش خداوند هستند، امّا هر شنونده ای این راز را درک نمی کند. لغت: تسبیح : نیاش کردن، خدا را به پاکی یاد کردن / مستمع : شنونده آرایه ها: کوه و دریا و درختان : مراعات نظیر / بیت تلمیح دارد به آیه 44 سوره اسراء ۵- خبرت هست که مــرغان سحر می‌گویند: / آخر اِی خفته، سَر از خوابِ جهالت، بردار؟ معنی: آیا خبر داری که پرندگان سحری به هنگام صبح می‌گویند : ای انسان غافل، از بی خبری و نادانی، رها شو. لغت: مرغان : پرندگان / خفته : غافل و بی خبر / جهالت : نادانی آرایه ها: خواب، سحر و خفته : مراعات نظیر / سر و سحر : جناس / خواب جهالت : اضافه تشبیهی / سر از خواب برداشتن : کنایه از آگاهی و بیداری نکته‌ی دستوری: « ت » در خبر، نهاد است / خفته : صفت جانشین اسم : ای انسان خفته . - تا کِی آخر چو بنفشه، سَر غفلت در پیش؟ / حیف باشد که تو در خوابی و نرگس، بیدار معنی: تا کی می خواهی مانند گل بنفشه در غفلت و نادانی به سر ببری. حیف است که تو بی خبر و غافل باشی و گل نرگس بیدار و آگاه باشد. لغت: حیف : افسوس، دریغ آرایه ها: بنفشه و نرگس : مراعات نظیر / چو بنفشه : تشبیه / در و سر : جناس / بنفشه در این بیت نماد غفلت و سر افکندگی / نرگس، نماد بینایی و آگاهی است / سر غفلت در پیش گرفتن : کنایه نکته دستوری: «حیف» نقش مسند دارد. / « ی » در خوابی، به معنی « هستی » فعل سنادی است. ۷- که تواند که دهــد میــوۀ اَلوان از چوب؟ / یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟ معنی: تنها خداوند بزرگ است که می تواند از چوب درخت، میوه های رنگارنگ و از خار، گل های سرخ زیبا، پدید آورد. لغت: الوان : جمع لون، رنگ ها / گل صد برگ : نوعی گل سرخ با گل برگ های پُر پَر. آرایه ها: چوب : مجازاً درخت / گل و خار : تضاد / نکته دستوری: هر دو مصراع، استفهام انکار است . / صد برگ : صفت مرکّب ۸- عقل حیران شود از خوشـــۀ زریـن عِنَب / فهم، عـاجز شـــود از حقۀ یاقــــوت انار معنی: عقل از زیبایی خوشه طلایی انگور، متحیّر و فهم از درک زیبایی و ظرافت دانه های انار که

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت