اسرار: جمع سر، رازها
حکیمانه: عالمانه، از روی دانایی
چونان: مانند
متناسب:به اندازه
خزان:پاییز
زر ناب:طلای خالص
جلوه: شکل، ظاهر
خاص: ویژه
حیران: متعجب
نژند: سرد و بی روح، غمناک
نغز: نیکو، زیبا
تماثیل :جمع تمثال ( نگارها. 2 – مجسمه ها، پیکرها.)
شوق: شور و اشتیاق
هجر: دوری
بدین سان:به این شکل، بدین گونه
نقش ونگار : شکل وشمایل
درهم آمیخته: مخلوط شده ، ترکیب یافته
دلایل : جمع دلیل علت ها
بی همتا : بی مانند، یکتا
اسرار: جمع سرّ رازها
چونان : مانند
پرتو :نور و روشنی
حدقه:کاسه چشم ، مردمک چشم
تابان : درخشنده
دفع : راندن
جثه:اندام ، پیکر
عظمت : بزرگی
بنگر: نگاه کن
انباشته شده : پر شده
برافراشته: بلند کرده
خزان : پاییز
زرّناب : طلای خالص
جلوه : ظاهر ، پیدایی
فراز : بلندی
کاکل : شبیه به تاجی از مو