آلینا پورصباح

نگارش دهم. درس1 نگارش دهم

سلام دوستان میشه لطفا یکم اینو راهنمایی کنید بنویسید فقط از گوگل نباشه معلممون متوجه میشه،تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

دانش آموز

نگارش دهم

یک روز سگ کوچولوی مشکی با صاحبش در حال بازی کردن بود اگهان استخوانی را از دور کنار رودخانه‌ای دید به سمت آن استخوان رفت او آنقدر خوشحال شده بود که استخوان را در دهان گذاشت وقتی خودش را در رودخانه دید فکر کرد که یک سگ دیگر استخوانی در دهان دارد پس طمع کرد تا آن را هم بگیرد ولی وقتی پارس کرد استخوانش درون آب افتاد ، او تازه متوجه شد که آن سگ خودش بوده است پس غمگین به سمت صاحبش رفت ببین ما توی حکایت نویسی باید به اون متن شاخ و برگ بدیم یعنی اینکه بتونیم اون رو بزرگتر کنیم به عمق اون پی ببریم از خودمون یه چیزایی رو اضافه کنیم و بتونیم خود متن هم اونجا جایگذاری کنیم

جواب معرکه

zahra 💜

نگارش دهم

روزی سگی برای آب خوردن به لب رودخانه ای امد در کنار رود خانه استخوانی رادید وان را با دهان برداشت ناگهان در همان لحظه تصویر خود را در آب دید او تصور میکرد یک سگ دیگری استخوان در دهانش است. از روی طمع دهان خود را باز کرد و خواست آن استخوان را نیز بگیرد که ناگهان به محض باز کردن دهانش استخوانش به درون آب افتاد..... 💛

سوالات مشابه درس1 نگارش دهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام