یک انشای ذهنی درمورد خاطرات میخواستم از گوگل نباشه لطفا

به نام خداوند افریننده انسان و خاطراتش خاطرات مانند مموری گوشی در ذهن هک می شوند گاهی تلخ گاهی شیرین گاهی غم انگیز و گاهی شادی بخش به زندگی ما رنگ میبخشند و تصویری مات از ان صحنه را به تصویر میکشند. یا در ذهن ما به سلابه اینکه چرا اینگونه شد کشیده میشوند و مجازات هایی در پی دارند . گاهی از دست خاطرات باید به خودشان پناه برد و از دست چنگال تیز و برنده انها رهایی یافت و به زندگی خود بازگشت گاهی خاطرات بد مانند چنگال گرگ گلویتان را میفشارد تا شمارا به سوی زندگی ابدی خود بکشانند ولی هر چقدرهم که با ان خاطرات زجر بکشید از بین نخواهند رفت جون جزئی از زندگی شما هستند . وگاهی چنان غرق خاطرات خوش میشویم و به همراه اون رویا پردازی میکنیم که از زندگی خود غافل میشویم و دوست داریم ساعت ها در همان حس شیرین و خوب غرق شویم اما انها یک خاطراتی بیش نیستند . پس سعی کنیم با به جا گذاشتن خاطرات خوب از خودمان در اینده اوقاتمان را تلخ و کاممان را زهر اگین نکنیم