پدر...
واژه ای که سه حرف داردوولی این موجودحرف نداردهمان فردی که کوه میشودومی ایستدپشت فرزندانش همان کسی که امنیت خانه است وتومطمئنی که تااوهست کسی نمیتواندنگاه چپ بیندازدبه سمتت مردی که ازهمه چیزخودش میزندبرای راحتی فرزندانش مردی که سختی های زندگیش رابه جان میخردوخودرافدای خانواده اش می کنداوست که پرابهت ترین فردزندگی هرفردی است دخترهاخوب میدانندکه هروقت دلشان ازنامردی هادنیابگیرددستی ایمن ومردانه به دورازحس نیازروی سرشان نوازش میشوددستی که جزعطرعشق عطردیگری ندارددخترهاخوب میدانند'قبل ازتاریکی هوابرگرد'نهایت عشق مردیست به نام پدر...