شادی ‌ ‌ ‌‌ ‌

نگارش نهم. درس 7 نگارش نهم:

بچه ها یکی یک انشا درباره حاج قاسم سلیمانی قشنگ و خوبی می‌نویسه برام ؟!معرکه میزنم براتون.مرسی

جواب ها

هستی ...

نگارش نهم

سلام مقدمه: در این دنیای پر از ظلم و ستم یافتن فردی که در مقابل بدی‌ها قد علم کند بسیار سخت است. کسی که از هیچ دشمنی نهراسد و تنها ترسش از خداوند باشد. شجاع و دلیرانه به جنگ دشمنان اسلام و ظلم ستیزان برود و در آخر نیز جانش را در این راه فدا کند. بدنه: همه ما جمله معروف ما ملت امام حسینیم را شنیده‌ایم. جمله‌ای که در جای جای شهر کنار عکس سردار دلها می‌بینیم. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نماد رشادت و حق جویی مظلومین عالم بود. او نه تنها دل‌ها را در ایران بلکه در اقصی نقاط این کره خاکی نیز ربوده بود. سرداری که تواضع، فروتنی و رشادت را از دوستان و یارانش در جنگ هشت ساله دفاع مقدس به یادگار برده بود. آری، چه زیباست اینگونه رفاقت‌ها. سردارها سال‌ها پس از جنگ و شهادت سرداران خرازی، همت، کاظمی و … طاقت ماندن نیاورد و به آن‌ها پیوست. مگر آرزویی زیباتر از شهادت در راه خدا داریم. چه مناجات‌هایی را سردار دلها در بحبوحه جنگ در سوریه با خدا انجام داد و در آخر نیز به آرزویش رسید. او مرد میدان جنگ بود. شخصی که با ذکاوت، هوشمندی و تجربه بالایش بسیاری از نقشه‌های دشمن پلید را خنثی کرد. داعشی‌ها را به درک واصل کرد و از جان و مال مردم عزیز کشورمان در خارج از مرزهای ایران دفاع کرد. لحظه‌ای پیش خود تصور کنید اگر سردار سلیمانی و مدافعین حرم در بیرون از مرزها به جنگ با داعشی‌ها نمی‌رفتند چه می‌شد. این انسان‌های تندرو و نا اهل چه بلایی بر سر کشورمان می‌آوردند. سردار حاج قاسم سلیمانی خاری در چشم همه مستکبران جهان بود. شهادت سردار آن هم اینطور مظلومانه به همراه دوست و یار شفیقش ابومهدی مهندس افتخاری برای مردم ایران و عراق بود. هر کسی لیاقت تشییع جنازه‌ای همچون سردار سلیمانی را ندارد. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد نتیجه گیری: خون سردار در رگ هر ایرانی جاری است. هر دشمنی که جسارت به خاک وطن نماید هر یک از این جوانان سرداری خواهند شد و به مقابله با آن خواهند پرداخت. این خاک خاک ایران است و سال‌هاست سرداران رشید همچون سلیمانی را تقدیم کرده است.
.. ..

نگارش نهم

او بود که با رفتنش ایران را هم با خودش برد اسمش ، یادش ، روحش ، دل دشمن را می‌لرزاند و دل ما ایرانی ها را آرام می‌کند او را ندیدم اما چشمانش؛ برایم همچون کسی بود که سالها دیده بودمش ان روز ها حال ایران و دل ما مثل همیشه خوب نبود مثل اینکه یک چیز کم بود یک چیز که بودنش حالمان را خوب میکرد یک چیز که حس امنیت را در قلبمان جاری میکرد و آن روز ،روزگار همه آن حس خوب ها را از ما دریغ کرد او رفت و یکسال از رفتنش گذشت اما همیشه یادش در دل من و شما و کل دنیا میماند

سوالات مشابه درس 7 نگارش نهم:

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام