نگارش نهم -

درس 8 نگارش نهم

فائزه

نگارش نهم. درس 8 نگارش نهم

فضول رو بردند جهنم گفت هیزمش تر است لطفا یه انشا با طنز باشع

جواب ها

جواب معرکه

SHAYEA

نگارش نهم

از هوش مصنوعی بگیر کوپایلت و جی پی تی

جواب معرکه

Ali Yousefi

نگارش نهم

در مورد ضرب المثل 'فضول را بردند جهنم گفت هیزمش تر است' می‌توان انشایی به این صورت نوشت: این ضرب المثل کوتاه و گویا، به طنز تلخ، سرنوشت کنجکاوی های بی مورد و دخالت در امور دیگران را به تصویر می‌کشد. فضول، کسی است که نه تنها به کار خود مشغول نیست، بلکه با کنجکاوی بیش از حد، وارد حریم شخصی دیگران می‌شود و با پرسش‌ها و اظهار نظرهای بیجا، آرامش آنها را بر هم می‌زند. این عمل، نه تنها مفید و سازنده نیست، بلکه اغلب باعث ایجاد دردسر و ناراحتی برای خود و دیگران می‌شود. ضرب‌المثل، با استفاده از تصویر جهنم و هیزم تر، شدت عواقب فضولی را نشان می‌دهد. جهنم، نماد مکانی پر از رنج و عذاب است و هیزم تر، نشان از آتش و سوختن بیشتر و طولانی‌تر دارد. این تشبیه، بیانگر آن است که عواقب فضولی، نه تنها ناچیز نیست، بلکه مضاعف و دردناک است. فرد فضول، با کنجکاوی خود، نه تنها به دیگران آسیب می‌زند، بلکه خود را نیز درگیر مشکلات و رنج‌ها می‌کند. او با دیدن پیامدهای کار خود، شاید به اشتباه خود پی ببرد، اما در آن زمان، دیگر کاری از دستش برنمی‌آید. او در موجی از پشیمانی غرق می‌شود که آتش آن با هیزم تر فضولی‌هایش به شدت شعله‌ور تر می‌شود. در نهایت، این ضرب المثل به ما هشدار می‌دهد که از دخالت در امور دیگران خودداری کنیم و به جای آن، به کار خود و زندگی خودمان مشغول باشیم. احترام به حریم شخصی دیگران، نه تنها از بروز مشکلات و درگیری‌ها جلوگیری می‌کند، بلکه به برقراری روابط بهتر و مستحکم‌تر کمک می‌کند. به جای فضولی و کنجکاوی بی‌مورد، باید به دانش و آگاهی خود بیفزاییم و از این دانش برای ساختن زندگی بهتر و شادتر استفاده کنیم.

جواب معرکه

معصومه

نگارش نهم

روزی روزگاری، در یک دهکده کوچک، مردی فضول و کنجکاو زندگی می‌کرد. او همیشه در حال پرسیدن سوالات بی‌جا و جستجوی خبر از زندگی دیگران بود. هیچ چیزی نبود که او از آن بی‌خبر بماند. مردم دهکده از دست فضولی‌هایش به ستوه آمده بودند، اما او همچنان به کار خود ادامه می‌داد. یک روز، مرد فضول به طرز عجیبی از دنیای خاکی به دنیای آخرت منتقل شد. او وارد دنیای جهنم شد و به محض ورود، شگفت‌زده از نگاه‌هایی که به او دوخته شده بود، پرسید: «اینجا چه خبر است؟ چرا همه چیز این‌طور داغ است؟!» یکی از شیاطین جهنم به او نزدیک شد و گفت: «آها، تویی که همیشه فضولی می‌کردی! به جهنم آمدی تا همۀ پرسش‌هایت رو از اینجا بپرسی؟» مرد فضول که همچنان نمی‌توانست دست از پرسیدن بردارد، گفت: «بله، می‌خواهم بدانم چرا اینجا این‌قدر داغ است؟!» شیطان با لبخندی شیطنت‌آمیز جواب داد: «چون هیزم‌هایی که برای این آتش استفاده می‌کنیم، خیلی تر هستند!» مرد فضول با تعجب گفت: «چطور ممکنه؟ هیزم‌های تر؟!» شیطان که دیگر نمی‌توانست جلوی خودش را بگیرد، گفت: «آره، هیزم‌هایی که همیشه تر و تازه بودند، یعنی همین پرسشگرها و فضول‌ها! در جهنم، جایی که همیشه در حال تحقیق و کشف اطلاعات بی‌فایده‌اند، همیشه هیزم‌هایش تازه و تر است!» مرد فضول از این پاسخ خندید و فهمید که هرکسی که زیاد فضولی می‌کند، ممکن است خودش تبدیل به هیزم آتش جهنم بشود! تاج یادت نره

جواب معرکه

R .R

نگارش نهم

یه دونه تاجی که مونده رو بده من **عنوان: فضول و سفر به جهنم** روزی روزگاری، فضولی بود که همیشه در کار دیگران سرک می‌کشید. او به قدری فضول بود که حتی وقتی کسی در حال خوردن غذا بود، می‌پرسید: «چرا این غذا رو انتخاب کردی؟!» یک روز، فضول به جهنم رفت. وقتی وارد شد، شیطان با لبخند به او گفت: «خوش آمدی! اینجا همه چیز به دلخواه توست، اما یک قانون داریم: هیچ کس حق ندارد به کار دیگران فضولی کند!» فضول با تعجب گفت: «چرا؟! من که فقط می‌خواستم کمک کنم!» شیطان خندید و گفت: «بله، اما ما اینجا هیزم داریم و تو می‌دانی که هیزم ما تر است!» فضول با خود فکر کرد: «یعنی اگر فضولی کنم، هیزم تر می‌شود؟!» از آن روز به بعد، فضول تصمیم گرفت که دیگر فضولی نکند. او فهمید که گاهی اوقات بهتر است به کار خود بپردازد و از زندگی دیگران لذت ببرد. و البته، هیزم جهنم هم به خاطر او تر نشد!

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت