ریاضی هفتم -

فصل6 ریاضی هفتم

یاسین

ریاضی هفتم. فصل6 ریاضی هفتم

ممنون از اینکه سوالم رو حل کردین🫡😂 خودم حلشش کردمم

جواب ها

ایستاده و پر غرور به اطرافش می نگرد، قله اش پوشیده از برفی است که زمستان از خود به یادگار گذاشته و از دور که نگاه می کنی انگار کلاه سپیدی روی سرش کشیده است. خورشید بالای سرش ایستاده و تلاشی بی وقفه آغاز کرده تا با پرتوهای گرم و طلایی اش کلاه سپید و برفی اش را آب کند تا پس از روزهای سرد زمستان فرصتی برای خودنمایی سنگ های سیاه آغاز شود.بدنش ساخته شده از سنگ های سیاه و خاکستری است که گاهی هوس سفر به سرشان می زند و از آن بالا بر دامن سبز و پر از شقایقش می غلتند و سبزه ها و گل ها را در آغوش می گیرند. از میان سنگ های خاکستری اش چشمه ها می جوشند و از بالا به سمت دامنه روان می شوند و خود را نثار حیات سبزه ها و گل ها می کنند. دامنه اش پوشیده از مخمل سبز است و گل‌های سرخ شقایق در میان سبزه ها سر برآورده و بلندی او را می نگرند، او نیز هرزگاهی لبخندی می زند و نسیم را می گوید که خود را به شقایق ها برساند و از عطر خوش آن ها برایش سوغاتی نو ببرد. آن قدر بلند است که وقتی می نگری انگار ابرها و آسمان را در آغوش گرفته و قله اش نزدیک تر از همه به خورشید است. صبح ها که آفتاب طلوع می کند زیباترین است و شب که خورشید بساط خویش را جمع کرده و به خواب می رود وهم انگیز به نظر می رسد. اما آن زمان که مهتاب خود را به بالای سرش می رساند بار دیگر زیبایی اش آشکار می شود و چشم و دل ها را شیفته ی خود می کند معرکه یادت نره ❤️

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت