یک انشاء از گوگل هم نباشه لطفا

موضوع:تابستان در زندگی عشایری روشن وگرم و زندگی پرداز اسمان مثل یک تبسم شد هرچه سرما ودل سردی پر زد اهسته از نظر گم شد شاید تجربه نکرده باشیم اما تابستان در زندگی عشایری حل وحال عجیبی دارد .وقتی می‌بینیم که مردان سخت در زمین ها کار می‌کنند وزن هاودختر ها کارهای خانه را انجام می‌دهند بوی نان در همه جا پیچیده است .وگرمای تنور نیز آغوش زنان را گرم می‌کند. شاد وخندان برای خانواده اشان زحمت می‌کشند وخستگی در آنها دیده نمی‌شود وکارهای در دل طبیعت زده اند که در برف و سرما وباد وافتاب اذیت نشوند.معمولا این چادر ها از پشم گوسفند شتر یا لامپها میباشد.انگار اخرای تابستان است هوا کم کم سرد می‌شود وزنان ومردان لباس گرم میپوشند.حیوانات نیز گیاهان را خورده اند وعلف و گیاه اندکی باقی مانده. وحیواناتشان هم در حال بازی هستند وبا خودشان مشغول عشایر ها برای نگه داشتن همیت حیوانات به طبیعت میاید مخم نیست که شغل میانمان کجاست مهم این است که حال دلمان شاد باشد وبرای خانواده امان زحمت بکشیم تاج یادتون نره