نگارش نهم -

درس 3 نگارش نهم

zeryan mohammadian

نگارش نهم. درس 3 نگارش نهم

یک حکایت کوتاه همراه با بازنویسی مثل صفحه ۳۴ درباره نه سر پیازم نه ته پیاز تاج میدم

جواب ها

Sina

نگارش نهم

یک بار خر مسکینی به نام بابک در یک دشت بزرگ زندگی می کرد به دلیل شرایط دشت غذای کمی در دسترس بود و بابک همیشه گرسنه بود. روزی بابک پیازی بزرگ بر روی زمین پیدا کرد. اولین فکری که برای او به ذهن رسید این بود که این پیاز را می خورد و گرسنگی خود را برطرف کند اما او بلافاصله فکر دومی را در نظر گرفت اگر الان این پیاز را بخورم فردا باید دوباره به دنبال غذا بگردم بابک تصمیم گرفت که پیاز را در زمین بکارد آن روز دست خودش را برای آینده جوانه زد وقتی پیاز رست و برداشت شد بابک چندین پیاز دیگر داشت. او می توانست گرسنگی خود را برای مدت طولانی تری سیر کند. این داستان نشان میدهد که گاهی اوقات بهتر است ما در مورد آینده فکر کنیم و امیدها و خواسته های فوری خود را کنار بگذاریم بابک نه سر پیاز را خورد و نه ته پیاز بلکه پیاز را کاشت تا آینده ای بهتر را برای خود فراهم کند

اقای مهندس

نگارش نهم

هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست در این مطلب قصد داریم داستان جالب یکی از قدیمی ترین ضرب المثل های ایرانی با موضوع نه سر پیازم و نه ته پیاز را برایتان بازگو کنیم.این ضرب المثل غالباً به منظور دفع مزاحم به کار برده می شود و یا فی الحقیقه در موضوع مورد تقاضا نقش و اثر وجودی نداشته باشد.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت