جواب معرکه
سلام گلم خوبی این انشا رو از گوگل در نیاوردم پس لطفا تاج بده سریع🐬🦋
پدربزرگ ما همیشه مثل یک شخصیت کمدی توی داستانهاست! 😂 وقتی ما بچهها دورش جمع میشیم و میخواهیم داستانهایش رو بشنویم، اولین جملهاش همیشه اینه: «در زمان قدیم، نه اینترنت بود و نه تلویزیون! فقط یه رادیو داشتیم و اون هم وسط دشتهای پر از خرگوش!»
یک روز، یواشکی بهش گفتیم: «پدربزرگ، وقتی شما جوان بودید، چطور سرگرم میشدید؟» او با چشمانی درخشان گفت: «ما یه روز دو سه ساعت با هم مسابقه میدادیم که کی میتونه بیشتر از دندوناش لاک بزن! 😂»
و یادتون نره که هر وقت مادربزرگش برایش خوراکی درست میکرد، او دائم میگفت: «این چه عطر و بویی داره! منکه فکر میکنم این غذای تو هم میتونه توی تلویزیون به نمایش در بیاد!»
پدربزرگ ما همیشه وسط هر داستانش میخندید و میگفت: «بچهها، زندگی یعنی لذت بردن و گاهی هم جوک گفتن درباره خرگوشهای بیسروپا! 🐰😂»
حالا ما همیشه میگوییم که او یک پدربزرگ جر زنی است که دنیا بدون او واقعا خندهدار نبود! 😄❤️