جواب معرکه
تماشاخانه: جایی که در آن چیزی نمایش داده می شود
سرشار: لبریز، پر
شگفتی ها: عجایب، پدیده های عجیب
پدیده: چیز تازه
لطیف: زیبا، (یا در برخی موارد: نرم)
عجیب: غریب، شگفت آور
تماشاگه: محل تماشا و گردش
درنگ: توقف، سکون
مقایسه کنیم: بسنجیم
سر به فلک کشیده: بسیار مرتفع، بلند
تأمل: اندیشه، درنگ
عالمان: دانایان
کردار: عمل، رفتار
گوارا: مطبوعی،دلچسب
نگاشته: نوشته
موضوع: مطلب
آفرینش: خلقت، به وجود آمدن
شکننده: ظریف، نازک
سنگلاخ: زمینی که در آن سنگ فراوان باشد
سردر می آورد: می رویند و رشد می کنند
هیس: ساکت
توصیف: وصف کردن
مخملی: از جنس مخمل، مثل مخمل نرم
تالاب: جایی که در آن آب جمع شود و بماند
سر زده: بی خبر
رفته رفته: آرام آرام
نارون: درختی برگ ریز که در همه جا پراکنده و از جمله درختان جنگلی نقاط معتدل
رنگ رنگ: دارای رنگ های مختلف
از هم گسیخت: از هم جدا شد، پاره شد
بستان: باغ
دهقان: کشاورز
کوته: کوتاه
تاک: درخت انگور
برگ نو: برگ تازه
شاخساران: درختان انبوه و پر شاخ و برگ
کهن: قدیم ، گذشته
گل بوته: بوته گل
نغمه خوان: آواز خوان
باز: دوباره
آشیان: لانه، خانه