در گذشته و شاید امروزه هم آهنگران وقتی می خواستند ، شمشیر یا داس بسازند ، اول آهن را می کوبیدند و میان آن را می شکافتند و بعد تیغۀ نازکی از فولاد را در لای آن قرار داده و آن را در کوره به شدت گرم کرده و می کوبیدند و آن تیغه فولادی در میان آهن می ماند و لبۀ برنده تیغه را تشکیل می داد و ارزش شمشیر به آن تیغه بستگی داشت ، و اگر شمشیری آن تیغه فولادی خوب را داشت تیغ جوهر دار بود .
هر که در او جوهر دانایی است : در این مصرع وجود انسان مثل شمشیر است و دانایی جوهر آن شمشیر و هرکه این جوهر را در خود دارد ، مثل تیغی برنده است