دینا شیروانی

نگارش هشتم. درس 3 نگارش هشتم

اشنا درباره دیدن مورچه ای که باری میکشد سریع🌷

جواب ها

جواب معرکه

روی پله های حیاط نشسته ام و به صدای زیبای گیتار که از بالکن همسایه می آید گوش میسپارم حس قلقکی را روی انگشت پایم حس میکنم نگاه میکنم یک مورچه کوچک درحالی که با تمام توان قصد حمل گندمی دارد از روی پایم عبور میکند حس شیطنت را در دست گرفته و گندم را از مورچه جدا میکنم سعی دارد خودش را به گندم بچسباند ولی برنده میدان من هستم اطراف پله را نگاه میکنم و یک سواخ میجویم که مورچه ها از آن بیرون می‌آیند گندم را کنار سوراخ میگزارم اما تمام مورچه ها از کنارش رد میشند و دانه ی دیگری بر می دارند برایم عجیب است که میخواهند با تلاش و زحمت خود توشه ای را جمع آوری کنند خوب است یاد بگیریم از این جانور ریز جثه ( تلاش برای به دست آوردن مقام )

سوالات مشابه درس 3 نگارش هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام