جواب معرکه
روزی روزگاری شخصی یکی از دوستانش دچار بیماری شده و مجبور بود بر بستر بخواب. او تصمیم گرفت به عیادت دوستش برود و از حالش خبردار شود. وقتی به منزل دوستش رسید از همان ابتدا شروع به صحبت کردن کرد اما دوست او بسیار خسته بود و نیاز به استراحت داشت و برای حفظ احترام میزبانش به سختی صحبت های او را تحمل می کرد.
کم کم همینطور که او صحبت می کرد شخص مریض چهره اش بی قرار شد و در همین هنگام دوستش از او پرسید در جایی از بدنت درد داری که بی قراری؟ بیمار پاسخ داد: در حال حاضر بخاطر صحبت کردن زیاد تو بی قرارم زیرا من نیاز به استراحت دارم و تو صحبت هایت را تمام نمیکنی.
منظورش اینه که همیشه در جای و موقعیت مناسب حرف بزنیم...