نگارش دهم -

درس1 نگارش دهم

Taiger Kurd

نگارش دهم. درس1 نگارش دهم

یه انشا در مورد اگر من پوتین یک سرباز خسته درمیدان جنگ بودم.......بنویسیدممنون

جواب ها

عسل. محمدی.

نگارش دهم

خودت یکم تعییر ش بده عزیزم کفش‌ها جفت هستند و برای پوشاندن پا برای راه رفتن به کار می‌روند اما بعضی کفش‌ها جفت نیستند و هیچ‌وقت هم کسی آنها را پایَش نکرده است. تعجب نکنید. من خودم همین‌گونه هستم. می‌خواهید سرگذشتم را بشنوید؟ من در یک کارخانه کفش‌سازی بزرگ تولید شدم. با یکی از کفش‌هایی که اندازه خودم بود، در یک جعبه قرار گرفتم تا به مغازه برویم. جعبه‌های زیادی را پخش کردند و مرا هم به مغازه‌ای بردند. در جعبه تاریک هر روز صدای مشتری‌ها را می‌شنیدم که دنبال کفش می‌گردند. آن روز صدای مردی را شنیدم که گفت:«لطفا یک سایز کوچک‌تر!» مغازه‌دار جعبه مرا باز کرد و لنگه همراه مرا دست مرد داد. مرد پس از اینکه لنگه مرا امتحان کرد، گفت:«همین خوب است، آن را می‌خرم». بعد با صدای خجالت‌زده گفت:«می‌شود فقط همین یک لنگه را ببرم؟» قلبم به شدت می‌زد. دلیل حرفش را نمی‌دانستم. مغازه‌دار مخالفت کرد چون یک لنگه کفش به هیچ دردش نمی‌خورد. مرد پول کفش‌ها را داد و از مغازه بیرون آمد. توی راه متوجه شدم که مرد فقط یک پا دارد و پای دیگر از زانو قطع شده است. ناراحت شدم. هم برای مرد و هم برای خودم که بدون استفاده می‌ماندم. مرد وقتی به خانه رسید، کفش‌ها را به دخترش نشان داد و با خنده گفت:«آن یکی لنگه مال تو. بزرگ که شدی، باهاش لی لی بازی کن» دخترک اول دمغ شد. بعد مرا گرفت و برد روی میز تحریرش گذاشت و رفت. از اینکه آنجا کنار مداد و خودکارها بودم، احساس غریبه بودن به من دست داده بود. اما اتفاق جالبی برایم افتاد. دختر وقتی شب پشت میز نشست تا مشق بنویسد، خودکار و مدادهایش را جمع کرد و ریخت توی من. با خوشحالی گفت:«خب! حالا یک جامدادی کفشی دارم». اگرچه کفش‌ها برای پوشیدن استفاده می‌شوند اما من از اینکه جامدادی و جاخودکاری رومیزی هستم، راضی‌ام چون حداقل بدون استفاده نیستم.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت