جواب معرکه
کلاغ چندروزی بودعاشق کبک قهوه ای رنگ شده بودومی خواست با او ازدواج کند. بنابراین باپدرش به خواستگاری خانم کبک رفت.
خانم کبک که خواستگارهای زیادی داشت ازجغدو پرستو و فاخته برایش غیرباوربود که کلاغی به خوداجازه دهد که ازاو خواستگاری کند،بنابراین خانم کبک تصمیم گرفت که به کلاغ بگویداگرتوانست راه رفتن خودرادرست کندوکبک هاراه بروداوباکلاغ ازدواج می کند.
کلاغ به لانه یشان برگشت هرروزصبح به کبک ها نگاه می کردوسعی می کردکه مثل آنهاراه برودهمه می گفتند:اودیوانه شده وبه اجدادکلاغ برخورده بود که می خواست یکی ازآنهاراه رفتن خود را فراموش کند و از روی کبک ها تقلید کند تا این که یک روز کلاغ به دیدن کبک رفت.
کبک گفت:حالاچندقدمی راه بروولی تاکلاغ آمدراه بروددیدکه مانندروزهایی شده است که بچه کلاغ بودونه تنها راه رفتن خانم کبک را یاد نگرفته بودبلکه راه رفتن خودش را هم فراموش کرده بودوفهمید که هرکس بایدباکسی مثل خودش ازدواج کندوهرگز نباید به خاطرازدواج رفتاروچیزی که دراجدادش رواج است رازیرپابگذارد.
از آن به بعداین ضرب المثل بوجود آمد که کلاغ می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیره راه رفتن خودش راهم فراموش کرد.
انشا ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد :
مقدمه : همه انسان ها برای رسیدن به یک زندگی ایده ال و کسب موفقیت، نیازمند الگو هایی هستند.این الگو ها می توانند پدر و مادر ،افراد مشهور و … باشند و این امری کاملا طبیعی و منطقی است ، چرا که خداوند متعال نیز به تقلید در امور دینی سفارشات فراوان کرده است.
بدنه: البته گاهی اوقات تقلید های نابجا و غیرمنطقی ، باعث آسیب دیدگی و یا سردرگمی می شوند.همانند آن کلاغی که به توجه به توانایی های ذاتی خود تصمیم می گیرد که مانند یک کبک راه برود، غافل از اینکه نه تنها نمی تواند مثل آن باشد، بلکه راه رفتن اصلی خودش را هم به تدریج فراموش می کند.
پس ما نیز باید بکوشیم تا همواره خود واقعی مان باشیم و هیچ گاه ادای فرد دیگری را در نیاوریم.چرا که با این کارنه تنها مثل آن فرد نمی شویم ، بلکه روز به روز از خودمان هم فاصله می گیریم و به بیراهه کشیده می شویم
ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد این موضوع را متذکر می شود که نباید در زندگی تقلید کورکورانه انجام داد چون باعث پشیمانی می شود.
همه ی ما در زندگی فرد یا شخصیتی را به عنوان الگو انتخاب می کنیم و در کارهای خود از آن فرد پیروی می کنیم. در صورتی که این انتخاب آگاهانه و با تحقیق باشد در زندگی ما بسیار موثر خواهد بود اما وای به روزی که این انتخاب نادرست و تقلید کورکورانه باشد…
به همان میزان که تقلید آگاهانه و الگو برداری از فرد درست، می تواند خوب باشد و مسیر خوبی را پیش پای ما بگذارد، تقلید کورکوانه و انتخاب الگوی نادرست می تواند ضربه ی بزرگی به زندگی ما وارد کند.
در انتخاب الگو باید ببینم شیوه ی زندگی و مشخصات فردی الگوی مورد نظر تا چه میزان شبیه به ماست و چه تاثیر مثبتی می تواند بر زندگی ما بگذارد، سپس می توانیم در مواردی که عاقلانه است از الگوی خود تقلید کنیم و از شیوه های صحیحی که او استفاده کرده ما نیز استفاده کنیم.
خداوند متعال هر انسانی را با استعداد خاصی آفریده است و هر کسی در کاری موفق تر می باشد، انتخاب راه و روش زندگی نیز باید در جهت پرورش همین توانایی ها و استعداد ها باشد تا به موفقیت دست پیدا کنیم.
پیاه سازی نسخه ی زندگی هیچ کس، حتی موفق ترین افراد هم برای ما بهترین نیست بلکه درست ترین مسیر، مسیری است که حاصل فکر، اندیشه و مشورت براساس است