Behnaz . H

فارسی دهم. درس 1 فارسی دهم

کسی میتونه درس اول فارسی رو برام بفرسته؟

جواب ها

- گشت یکی چشمه ز سنگی جدا — غُلغُله ، زن چهره ، نُما تیز پا *غُلغُله زن: و شور غوغاکنان *تیز : پا تندرو ، سریع ، شتابنده *چهره :نما کنایه از خود نما، کسی که خود را نمایش می دهد *مراعات نظیر: سنگ و چشمه *چشمه : تشخیص و استعاره *چشمه : نماد « انسان مغرور و خودخواه « یا» مردم مغرور و خودخواه » است *سنگ: نمادجامعه، خاستگاه و مبدا اولیه * جدا شدن چشمه: گریز از رُکود و پذیرا بودن *معنی: چشمه ای جوشان ، خود و نما تندرو از تخته سنگی جدا ( شد بیرون و زد جاری شد . ) ۲- به گه دهان بر ، زده کف چون صدف — گاه چو تیری که رود بر هدف *هدف: نشانه تیر *صدف: نوعی جانور نرم تن آبزی که بدنش در یک غلاف سخت جا دارد در و بعضی انواع آن مروارید پرورش مییابد. *تشبیه: چشمه به تیرو صدف *صدف و هدف: جناس ناقص اختلافی چشمه وصدف : تشخیص و استعاره *مراعات نظیر: و تیر هدف ، دهان و کف *کف بردهان زدن : کنایه از خشمگین شدن، مستی و نشاط و نیرومندی *معنی: چشمه گاه مانند صدف، براثرخروشندگی دهانش کف آلود می شد و گاهی چون تیری به که سوی هدف می ، رود راست وسریع به پیش می رفت. ۳- گفت : درین معرکه ، یکتا منم — تاجِ ِسر گُلبُن و صحرا ، منم *معرکه: میدان جنگ *یکتا: یگانه، بی همتا *گُلبُن: بوت ه گل، گل سرخ، بیخ بوته گل *مراعات نظیر : و سر تاج ، گُلبُن و صحرا *معرکه : استعاره از عناصر خلقت و موجودات *تشبیه : چشمه به تاج *تاج سر بودن : کنایه از بزرگ و مافوق و سَروَر بودن *چشمه : تشخیص و استعاره *گُلبُن و صحرا : تشخیص و استعاره *معنی : چشمه با خود گفت: من دربین عناصر خلقت وموجودات بی مانند هستم و سروروبزرگ و باغ دشت هستم . *نکته: چشمه خودش را سبب زیبایی و طراوت گل ها و دشت ها می داند ۴- چون بِدَوم ، سبزه در آغوش من — بوسه بر زَنَد بر و سر دوش من *بِدَوَم در: این « جا باسرعت جاری شوم » *چشمه: تشخیص و استعاره *سبزه : تشخیص و استعاره *مراعات نظیر: آغوش ، سر، دوش *سرودوش : مجاز از تمام وجود چشمه *بوسه زدن : کنایه سپاس گزاری کردن *معنی: وقتی تند و تیز حرکت کنم ( جاری می شوم) سبزه در آغوش ( من سبزه ی قرارگرفته برکناره های جوی آب) سر وتنم را غرق بوسه می کند. ۵- چون بگشایم ز سرِ ، مو شِکَن — ماه ببیند رخ خود به را من *شِکَن : مفعول ، پیچ و خم زلف   *ماه : تشخیص و استعاره   *مو :  ا استعاره از آب چشمه  *شِکَن : استعاره از امواج خروشان *معنی بیت : هرگاه چین موهایم رابگشایم(کنایه ازامواج نداشته باشم) ماه چهره ی زیبای خود در را آیینه ی ( من آب زلال ) من می بیند. ۶- قطره ی باران که در افتد به خاک — زو بِدَمَد بس گُهر تابناک *بِدَمَد ( دمیدن ) : روییدن ، از سر خاک درآوردن ، وزیدن *تابناک: دارای فروغ و پرتو ، تابان، درخشان ، نورانی *گُهر: سنگ درخشان و قیمتی*خاک : مجاز از زمین *گُهر: استعاره از گل های زیبا و گیاهان *معنی بیت : قطره ی باران به که زمین می افتد ، گل هایی چون مروارید درخشان را می رویاند. ۷- بر در ره ، من به چو پایان بَرَد — از خَجِلی به سر گریبان بَرَد بر: سینه ، آغوش ، کنار *خَجِلی: شرمگین بودن ، شرمنده بودن *گریبان : یقه سر در گریبان بردن : کنایه در از اندیشه بودن از روی شرمندگی یا به ، غم فکر فرورفتن ، کنار کشیدن و گوشه گرفتن *بروسر: جناس ناقصچشمه و قطره ی باران : تشخیص و استعاره معنی بیت : قطره ی باران وقتی سفردرازخود در را آغوش به من پایان می برد با( همه ی شأن وعظمتی که دارد ) ازشرمندگی سرافکنده خواهد شد ۸- ز ابر ، من حامل سرمایه شد — باغ ز ، من صاحب پیرایه شد *حامل: صفت فاع

سوالات مشابه درس 1 فارسی دهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام