مقدمه: آزادگی هنر مردان است و آزادی منطقی و درست ابزار پیشرفت، آزادگی مظهر استقامت، پایداری و رهایی از هوای نفس است و آزادی رهایی از دست حاکمان
بدنه: چه بسیار انسانهای آزاده ای که در بند هستند و هیچگاه دم نزدند تا تمام خاطرات و داشته هایشان در یک کتاب به دست مردم رسید.
بسیار جوانان عزیزی که در دوران جنگ اسیر شدند اما چون نسبت به وطن احساس مسئولیت داشتند، دم نزدند و حتی زبانشان بریده شد تا اطلاعات به دشمن ندهند، آزادگی یعنی فتوت، جوانمردی، بزرگی، نگاه داشتن حرمت هموطن، آزادگی یعنی همه وجود و استان به استان کشور، آزادی را با هرزگی اشتباه نگیرید آزادی یعنی رهایی از تعلقات، آزادی را با بی حیایی یکی نکنید چه بسیار زنانی که دستاویز دیگران شدن و مورد اهانت و مسخره قرار گرفتند.
بسیار زنانی که با برداشتن روسری و اعلام آزادی خودشان را عرضه می کنند، اما این آزادی نیست این هرزگی، بی بندوباری فساد و فحشا و موفقیت جنگ نرم است. کسانی که ایمان، هنر، اخلاق، بزرگی منش، رفتار، انسانیت و اطاعت از امر خداوند و رهبری را نشانه گرفتند، می دانستند که اگر زنان را به سخره بگیرند، حتماً جای آزادی با فساد عوض خواهد شد.
آزادی یعنی اینکه یک زن بتواند در جایگاه رفیع مسئولیت خویش قرار بگیرد، آزادگی یعنی همان زن در کنار یک مرد میتواند با سلامت نفس کار کند.
آزادگی یعنی مردم ما چراغی که به خانه رواست را به همسایه می دهند، دردسر می کشند ولی دوست ندارند همسایهشان در مشکلات باشند.
آزادگی یعنی دستگیری، دلجویی، تفقد از مستند دستگیری یعنی کمک کردن به یک خانواده جهت انجام ازدواج فرزند، آزادگی یعنی بدون اینکه دیگران متوجه باشند دست کسی را بگیریم.
نتیجه گیری: آزادگی به نوع دین نیست و هر انسانی که از حد و مرز انسانیت خارج نگردد و همواره در کنار حق می ایستد آزاده است. قدر آزادی درست و مشروع خود را بدانیم و از آن در جهت اصلاح امور مردم استفاده کنیم