بهار بهاری

نگارش یازدهم. درس اول نگارش یازدهم

مثل نویسی زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می اورد

جواب ها

αу∂α. .αℓρя

نگارش یازدهم

روز ها می گذشت و من هر روز هیجان زده تر میشدم که به خرید آن ماشین نزدیک میشوم برای دومین بار روز موعود رسید و من در جایم ساکن نبودم صبح که از خواب بلند شدم ناگاه دیدم بله زلزله آمده و بخشی از خانه مان ویران شده دیگر دست از تلاش برداشت و آن پول را صرف تعمیر خانه پرداختم و دیگر سعی کردم از فکر به آن ماشین صرف نظر کنم و بعدا فهمیدم که از آن ماشین که فقط یک عدد بود در شهر ما فروخته شد و من به کل نا امید شدم روز ها سپری میشد و من در کار کردت و خانواده ام غرق شده بودم که در یک روز یک شماره ناشناس با من تماس گرفت جواب که دادم گفتند که برنده ی ماشین... شدم نمی دانستم چه جوابی بدهم یا خدا را شکر کنم در آن لحظه فقط یه چیز به ذهنم رسید زبان خوش مار را از خانه بیرون میکشد فهمیدم که تنها راه رسیدن به هدف جنگ و الا ش و اسرار نیست بلکه مهم ترین کلیدش صبر است.

سوالات مشابه درس اول نگارش یازدهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام