فارسی نهم -

درس1 فارسی نهم

تارخ مهدیخانی

فارسی نهم. درس1 فارسی نهم

تشخیص یعنی چه ؟ جانبخشی یعنی چه ؟ فعل ،فاعل ، مفعول چطوری بفهمیم ؟ اگه بگید معرکه میزنم👍

جواب ها

جواب معرکه

shima ❄️

فارسی نهم

تعریف تشخیص یا جان بخشی: تشخیص یا جان‌بخشی به اشیا آرایه‌ای ادبی است که صفت‌ها یا رفتار انسانی را به جانوران یا اشیاء نسبت می‌دهد مثلا شعر پرواز ، کلش را تشخیص می گیریم چون مرغ و کرم با هم صحبت می کنند آیا مرغ می تونه با کرم صحبت کنه ؟ خیر پس تشخیص یا جان بخشی هست فعل : فعل به بخشی از جمله گفته می‌شود که نشان دهنده کار انجام شده یا یک رویداد یا یک حالت باشد. (مانند است، بود، شد، خواند، برد، بود). فعل همیشه مهم‌ترین(هسته)بخش جمله است فاعل : فاعل یا همان‌کنندهٔ کار است که انجام دادن کار یا روی دادن حالتی به یک شخص نسبت داده می‌شود. مثال: «مهرسا» نوشت. مفعول : مفعول واژه‌ای است که بر کسی یا چیزی که فعل بر او (آن) واقع شده‌است دلالت می‌کند. یا گروه اسمی است که پس از آن نشانه (را) باشد یا بتوانیم این نشانه را به آن بیفزاییم (لطفاً معرکه بزن 💐🌹)

Mahsa khademi

فارسی نهم

تشخیص و جان بخشی هردو یک معنی میده یعنی صفات انسان رو به غیر انسان بدهیم مثال شبنم از روی گل بر خاست مفعول: از فعلمون بپرسیم چه چیزی را و چه کسی را فاعل :یعنی کننده کار کسی که کاری انجام داده و از فعل میپرسیم چه چیزی و چه کسی

سلام تشخیص یا جان بخشی دادن صفت به اشیا یا جانداران است مثلا گل به غنچه گفت. خب اینجا اصلا گل حرف نمیزنه یا مثلا کوه در تسبیح است . اینجا به اینها یه صفت داده شده فقط یه مطلب تشخیص و جان بخشی هیچ فرقی ندارن و هردو یه معنی می‌دهند ببینید فعل کلمه ای هست که بر ۳ زمان گذشته و حال و آینده دلالت داره و آخر جمله میاد و بدون اون جمله ناقصه مثلا عباس از کاروانسرا آمد. الان فعل چیه ؟ گفتم آخر جمله میاد پس آمد میشه فعل این قائده توی شعر ها فرق داره فاعل کسی یا چیزی که کاری رو انجام میده مثلا زهرا به فاطمه نگاه کرد . الان انجام دهنده کیه؟ میشه زهرا مفعول یعنی چیزی که به کار فاعل ربط داره . مثلا زهرا فاطمه را در حال خوردن سیب دید. مفعول میشه فاطمه راه شناخت مفعول اضافه کردن یا دیدن حرف را هست

جان بخشی یعنی به یک چیزی که غیر انسانی است یک چیز انسانی داد یا ساده تر به یک چیز رفتار انسانی دادن مانند:نسیم صورتم را نوازش کرد این یک حرکت انسانی است که به یک چیز غیر انسانی تشخیص کردیم جان بخشیدیم تشخیص‌ فک کنم همون جان بخشیه فعل هم ک فعله دیگه تو اخر جمله ها میاد 🥲 ممکنه وسط شعر بیاد فاعل. انجام فعل یا کاری را به آن نسبت می‌دهیم. برای مثال، در جمله «علی شیشه را شکست» کننده کار «علی» است که کار شکستن شیشه را انجام داده است. بنابراین، «علی» فاعله نشانه اشم را مفعول، برعکس فاعل، کسی یا چیزی است که کاری روی آن انجام شده است. برای مثال، در همان جمله «علی شیشه را شکست» که فاعل آن «علی» بود، «شیشه» مفعول است؛ زیرا عمل شکستن روی آن انجام شده و فاعل این کار را انجام داده است

مبینا امینی

فارسی نهم

توی اینترنت سرچ کنید فیلمش میاد با فیلم بهتر سیاد میگیرین

تشخیص یعنی جانبخشی جانبخشی یعنی جان دادن به چیزی یا وسیله ای

تشخیص و جان بخشی یکی هستند به معنای دادن صفت انسانی به یک غیر انسان . مثلا ماه سخنگو . فعل یک کاری هست که انجام شده مثل رفتم . میروم فاعل کسیه که کاری رو انجام داده زهرا کیف را به من داد . زهرا میشه فاعل مفعول هم مثلا تو قسمت بالا میگیم چه چیز را به من داد ؟ کیف را اینطوریه

... ..

فارسی نهم

اشتباه هست تشخیص، جان بخشی نیست و جان بخشی هم تشخیص نیست ،با هم فرق دارند توی تشخیص صفن انسان رو به یک غیر انسان و توی جان بخشی صفت غی انسان رو به یک چیزی میدن مثلا تشخیص= شبنم از روی گل برخاست چان بخشی=ابر پرواز کرد

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت