نگارش هشتم -

درس5 نگارش هشتم

elena kafashan

نگارش هشتم. درس5 نگارش هشتم

بچه ها انشا در مورد برداشتن یک ظرف داغ رو زود بفرستین فقط از اینترنت نباشه

جواب ها

برداشتن یک ظرف داغ وقتی که دست به سینی گرم زدم، هشداری به من پیام می‌داد. بخاری که از روی آن بالا می‌رفت، به داغی محتویات درون آن اشاره می‌کرد. با نفس عمیقی، دستم را به دور دسته سینی پیچیدم. حس گرمایی به دستم منتقل شد، اما من تصمیمم را گرفته بودم. هر بخشی از وجودم را برای نگه داشتن دستم تمرکز کرده بودم، زیرا می‌دانستم حتی یک لحظه فراموشی ممکن است به یک حادثه ناخوشایند منجر شود. قطرات عرق از پیشانی‌ام سرازیر می‌شدند، در حالی که با همت و دقت سینی را بلند کردم و وزنش را تعادل دادم. حس حرارتی به نظر می‌رسید که عمیق‌تر در پوستم نفوذ کند و اراده‌ام را به چالش بکشاند. با حرکت‌های آهسته و دقیق، از موانع در بین میز پر از مردم عبور کردم و اطمینان حاصل کردم که به هیچ جسم یا مهمانی نزدیکی به خود اجازه برخورد نمی‌دهم. زمان مثل یک لحظه ساکن به نظر می‌رسید، در حالیکه با دقت سینی را به سمت مقصد نهایی حرکت می‌دادم. زمانی که به شمال سینی نزدیک شدم، احساس آرامشی درونم شد. سینی را با دقت قرار دادم، مواد درونش هنوز در حال جوشیدن بودند و بوی خوشایندی داشتند. وظیفه به پایان رسیده بود و احساس موفقیت درونم بالا آمد. با وجود ترس اولیه، به‌بدون حادثه‌ای، موفق به برداشتن سینی داغ بدون هیچ مشکلی شده بودم

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت