تاج یادت نره
درس ۷
کبوتر بچه ای با شوق پرواز *** به جرات کرد روزی بال و پر باز
🔹واژه های قافیه: پرواز/باز
روزی جوجه کبوتری با اشتیاق پرواز، با شهامت، بال و پرش را گشود.
2 پرید از شاخکی بر شاخساری *** گذشت از بامکی بر جو کناری
معنی: از شاخه کوچکی بر شاخه دیگر پرید و از بام کوچکی به کنار جویباری پرواز کرد.
3 نمودش بس که دور آن راه نزدیک *** شدش گیتی به پیش چشم تاریک
🔹دور و نزدیک: آرایه پارادوکس
🔹واژه های قافیه: شاخساری/کناری
معنی: از بس که آن راه نزدیک به نظرش طولانی آمد ،جهان در پیش چشمش تاریک شد. (خسته شد)
4 ز وحشت سست شد بر جای،ناگاه *** ز رنج خستگی درماند در راه
🔹واژه های قافیه: ناگاه/راه
معنی: ناگهان به خاطر وحشت و ترس، بر جایش بی حال ایستاد و از شدت رنج و خستگی از ادامه حرکت بازماند.
5 فتاد از پای، کرد از عجز فریاد *** ز شاخی، مادرش آواز در داد
🔹واژه های قافیه: فریاد/داد
🔹فتاد از پای آرایه کنایه (کنایه از ناتوانی )
معنی: درمانده شد و از عجز ناتوانی فریاد کشید، ناگهان مادرش با صدای بلند گفت:
6 تو را پرواز بس زود است و دشوار *** ز نو کاران که خواهد کار بسیار؟
🔹واژه های قافیه: دشوار/بسیار
معنی: پرواز برای تو بسیار زود و سخت است و کسی از افراد بی تجربه و تازه کار انتظار کارهای بزرگ ندارد.
7 هنوزت نیست پای برزن و بام *** هنوزت نوبت خواب است و آرام
🔹واژه های قافیه: بام/آرام
معنی: تو توانایی رفتن به کوچه و پریدن بر روی بام را نداری و الان زمان استراحت کردن تو است .
8 تورا توش هنر می باید اندوخت *** حدیث زندگی می باید آموخت
🔹واژه های قافیه: اندوخت/آموخت
🔹توش هنر: تشبیه (هنر مانند توش است)
معنی: لازم است که تو تجربه اندوزی کنی و راه و رسم زندگی کردن را یاد بگیری.
9 بباید هردو پا محکم نهادن *** از آن پس فکر بر پای ایستادن
🔹واژه های قافیه: نهادن/ایستادن
معنی: باید اول بتوانی هر دو پایت را محکم و استوار بر روی زمین بگذاری و بعد از آن به فکر ایستادن باشی.
10 من اینجا چون نگهبانم تو چو گنج *** تورا آسودگی باید مرا رنج
🔹واژه های قافیه: گنج/رنج
🔹آرایه تشبیه (چو نگهبان/ چون گنج )
معنی: من در اینجا همانند نگهبان هستم و تو چون گنجی با ارزش می باشی، تو باید آسوده و راحت باشی و من باید رنج محافظت تو را تحمل کنم.
11 مرا در دام ها بسیار بستند *** ز بالم کودکان پرها شکستند
معنی: من در دام های بسیاری گرفتار شدم و کودکان، پرها و بال هایم را شکستند (رنج و سختی زیادی را تحمل کردم و تجربه اندوختم)
12 گه از دیوار سنگ آمد ،گه از در *** گهم سر پنجه خونین شد، گهی سر
🔹قافیه ها:در/سر
معنی: گاهی از بالای دیوار و گاهی از در خانه به من سنگ می زدند و مرا زخمی می کردند.
13 نگشت آسایشم یک لحظه دمساز *** گهی از گربه ترسیدم گه از باز
🔹واژه های قافیه: دمساز/باز
🔹باز: پرنده شکاری
معنی: من لحظه ای در زندگی، در آسایش به سر نبردم. زمانی از گربه و گاهی از باز ترسیدم.
14 هجوم فتنه های آسمانی *** مرا آموخت علم زندگانی
🔹واژه های قافیه: آسمانی/زندگانی
معنی: بلاها و مشکلات روزگار، علم زندگی کردن را به من یاد داد.
15 نگردد شاخک بی بن ،برومند *** ز تو سعی عمل باید، ز من پند
🔹واژه های قافیه: برومند/پند
معنی: شاخه کوچکی که بدون ریشه باشد، میوه نمی دهد؛ (رشد نمی کند ) بنابرین تو باید سعی و تلاش کنی، من هم باید به تو پند و اندرز بدهم.
🔻پیام شعر علم زندگانی
انسان باید در زندگی با سعی و تلاش بسیار ،تجربه به دست بیاورد تا در زند