جواب معرکه
سلام
مقدمه : محیط زندگی تأثیر مستقیمی در چگونه زندگی کردن ما دارد.
بدنه: در روستا وقتی چشمهایت را باز می کنی اولین صدایی که در گوشت میپیچد صدای مرغ و خروسهایی است که با هم مسابقه گذاشته اند و به دنبال هم افتادند.
اما در شهر وقتی چشم ها را باز می کنی اولین صدایی که میشنوی صدای بوق ماشین هایی است که در ترافیک زیاد ماندهاند و برای جلو افتادن از ماشین های دیگر سر و صدا ایجاد می کنند.
در روستا وقتی نفس میکشیم هوای تازه با بوی سبزه هایی که تازه آب خوردن در سر ما می پیچد و حس شادابی و لطافت را برای مان زنده می کند.
در شهر پنجره را که باز می کنیم بوی دود ماشین ها هوا را پر کرده و در مشام ما می پیچد و باعث سردرد های طولانی ما میشود.
در روستا بوی نان تازه ای که در حال پخت است و آواز گنجشک ها که روی درختان نشستند روح انسان را نوازش می دهد.
یا گلهای قرمزی که در حیاط خانه تازه خوودنمایی می کنند حال هر آدمی را خوب میکند .
در شهر گنجشک ها که از دست هوای آلوده به ستوه آمدهاند شهر را ترک کردند و به روستا پناه بردند.
در روستا همه اهالی ساعت ۷ صبح بیدار هستند. مردان به چرای گوسفندان می روند و زنان مشغول پاک کردن سبزی می شوند،کودکان با یکدیگر بازی میکنند.
در روستا غریبی وجود ندارد و همه با هم دوست هستند.همه یکدیگر را می شناسند و به هم اعتماد دارند.
در شهر ساختمان های بلند مانع شده است که همسایه همسایه دیگرش را بشناسد و بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند.
در شهر مادران و پدران همه مشغول کارند و بچهها را به پرستاری می سپارند تا از آن مراقبت کند.
در شهر عشق و محبت و صفا مانند روستا نیست،آدمها تبدیل به ربات شده اند و زندگی کردن را بلکل فراموش کردهاند.
نتیجه : شاید زندگی شهری امکاناتی به زندگی ها ببخشد اما آدمها را تبدیل به کسانی می کنند که فقط به فکر کسب درآمد هستند و در حالی که هیچ لذتی از زندگی نبرده اند دنیا را ترک کنند.
در روستا سختی های زیادی وجود دارد اما آدمها در کنار یکدیگر زندگی میکنند و از زندگی لذت می برند
تاج بده لطفا