نوشته عادی : روزی به همراه خانواده به دامان طبیعت رفتیم. خانواده ما بسیار خوشحال بود. به کنار رودخانه زیبایی رفتیم و در آنجا صدای گنجشکها و آب چقدر لذت بخش بود. من در کنار درختان قدم میزدم تا اینکه به رودخانه رسیدم.
صدای آب من را وسوسه کرد تا پای خود را در آن بگذارم. درست آن موقع که پای خود را در آب گذاشتم تمام وجودم را خوشحالی فرا گرفت.
نوشته ادبی:من زمستان رو خیلی دوس دارم. هوا سرد میشه، برف یا بارون میباره، رفت و آمد سخت میشه اما همینجور که میدونم فصل زمستان هم مثل بقیه فصل ها نشانه ای از بزرگی خداست، آرامش میده به من.
وقتی زمستان میاد، هوا کلی صاف و پاک میشه. وقتی ابرها نیستن، ستاره ها توی شب برق میزنن و بهترین وقت واسه دیدن سیاره ها، ستاره ها و صور فلکی دیگه ست. بعضی ها بهار و تابستون رو دوست دارن و پاییز و زمستان رو خوششون نمیاد. ولی برام هر فصل نشونه ای از شاهکار طبیعت و آفریننده اش هستش. این طبیعت گوشه ای از قدرت خدای بزرگ است. پس خیلی خوبه که ما تو هر فصل با یه نگاه قدرشناس، لذت زیادی از زیبایی های اون ببریم.