بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
معنی :
در صبح زود اوّل بهار که طول شب و روز آن یکسان است ، رفتن به صحرا و تماشای کردن گل های زیبای بهاری ، لذّت بخش است.
لغت :
بامداد : صبح زود / لیل : شب / نهار : روز
آرایه : لیل و نهار : تضاد / بهار و نهار : جناس
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
معنی : تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف است و اگر کسی وجود خدا را انکار کند و به خدا ایمان نیاورد ، ذوق و احساسی ندارد.
لغت : آفرینش : آفریده های جهان / تنبیه : هوشیار کردن / خداوند دل : صاحب دل ( انسان عارف ) / دل در مصراع دوم : احساس و عاطفه / اقرار : اعتراف
آرایه ها : واج آرایی « د » / که و به : جناس / دل : مجازاً احساس و عاطفه
نکته دستوری : آفرینش : مشتق / که در مصراع دوم به معنی کسی که ، ضمیر مبهم است / همه : بدل
این همه نقش عجب بر در دیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
معنی : هر کسی که با این همه نقش ها و پدیده های عجیب هستی به آفریننده ی آنها نیندیشد ، هماند عکس و تصویر روی دیوار