مصاحبت با یک دوست خوب و شکیبا، همچون وزش نسیم دل انگیزی است
معنی: هم نشینی با یک دوست خوب و بردبار، مثل یک وزش نسیم دل انگیز می باشد و روح ما را صفا می دهد.
دانش زبانی: مصاحبت: هم نشینی / شکیبا: صبور / صحبت در متون قدیمی به معنای هم نشینی بوده است
آرایه ادبی: مصاحبت با یک دوست خوب به نسیم دل انگیزی تشبیه شده است
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟ / اَبری که در بیابان بر تشنهای ببارد
معنی: آیا می دانی که دیدن دوست و یار گم شده چه ذوق و خوشحالی دارد؟ لذت آن مثل ابری است که در بیابان بر موجودات تشنه ای می بارد.
دانش زبانی: بیت از چهار جمله تشکیل شده است. (بعد از ابری فعل «است» حذف شده)
آرایه ادبی: شوق حاصل از دیدن یار غایب، تشبیه شده است به حاصل از باریدن باران بر تشنه ای در بیابان
تکرار « ر » و « ب » : نغمه حروف
ابر و باریدن » مراعات نظیر
انسان بی دوست، همواره غمگین است؛ به بیان دیگر تنهایی، یکی از سنگین ترین مصائب است. «ذوقی چنان ندارد، بی دوست زندگانی.»
معنی: انسانی که دوستی ندارد همیشه غمگین ناراحت است، به زبان دیگر، یکی از سخت ترین مشکلات، بدون دوست بودن است. زندگی بدون دوست و یار زندگی، ذوق و شوق ندارد و لذت بخش نیست.
معنی صفحه 31 درس چهارم فارسی نهم 👇
چه بسیارند کسانی که لاف دوستی میزنند امّا در حقیقت گرگهایی در جامۀ گوسفندان هستند.
معنی: انسان های زیاد وجود دارند که بی لیل و بیهوده ادعای دوستی می کنند، اما در واقع (در حقیقت) مثل گرگ هایی هستند که خودشان را در لباس گوسفندهایی دوست داشتنی و مهربان نشان می دهند.
دانش زبانی: لاف: ادعا / جامه: لباس
آرایه ادبی: لاف زدن کنایه از ادعا کردن ، بیهوده گویی ، خودستایی کردن
تشبیه انسان بیهوده به گرگ
تضاد بین گرگان و گوسفندان
گرگهایی در جامۀ گوسفندان هستند کنایه از انسان هایی که خودشان را مهربان جلوه می دهند.
تا توانی می گریز از یار بد / یار بد ، بدتر بود از مار بد
معنی: سعی و تلاش کن تا از دوست و یار بد دوری کنی، چون دوست بد از مار هم ترسناک تر و بدتر می باشد.
آرایه ادبی: تکرار « ب » و « د »: واج آرایی
تشبیه یار بد به مار
جناس بین یار و مار
بد و بد: تکرار
مار بد جانی ستاند از سلیم / یار بد آرد سوی نار مقیم
معنی: مار بد ( خطر ناک ) جان انسان سالم ( سلیم ) را میگیرد اما دوست بد انسان را سوی آتش ( نار ) جاویدان ( مقیم ) می برد.
آرایه ادبی: مار بد و یار بد: نهاد، فاعل
جان و انسان( انسان در مصرع دوم میباشد و در شعر حذف شده است):مفعول
سلیم: متمم
نوع افعال( ستاند و آرد ): مضارع اخباری
مقیم و سلیم: ردیف قافیه ندارد پس شعر یا نیمایی و یا مثنوی است
معنی صفحه 32 درس چهارم فارسی نهم 👇
نشین با بدان که صحبت بد / گرچه پاکی ، تو را پلید کند
معنی: با انسان های بد، کمتر هم نشینی و دوستی کن، چون که انسان های بد، پاک بودن تو را آلوده می کنند.
آرایه ادبی: این بیت یک تمثیل است
تضاد بین پلید و پاک
تکرار «ب» در مصراع اول: نغمه ی حروف
آفتابی بدین بزرگی را / لکه ای ابر ، ناپدید کند
معنی: تکه ابری در آسمان، آفتاب به این بزرگی را پنهان می کند (یعنی دوستی با افراد بد مثل لکه ای ابر است که آفتاب را پنهان می کند و آدم را آلوده می کند).
آرایه ادبی: مراعات نظیر بین آفتاب و ابر
«هر که با بدان نشیند، اگر نیز طبیعتِ ایشان در او اثر نکند، به طریقتِ ایشان متّهم گردد».
معنی: هر کسی که با انسان های بد هم نشینی کند، اگر حتی خودش مثل آنها نشود و عمل نکند، متهم به عمل کردن به شیوه و راه و روش آنان می شود.
آرایه ادبی: سجع بین نشیند، نکن