جواب معرکه
آرایه ها: تضاد: آشکار و نهان
که باشد ز هَر بد، نگهدارتان / همه نیک نامی بَود یارتان
معنی: که از هر بدی و آسیب شما را در امان نگه دارد و همیشه نیک نامی، یار و یاورتان باشد.
آرایه ها: تضاد: بد و نیک
ندانی که ایران نشـستِ من است؟ / جهان سر به سر، زیر دستِ من اسـت؟
معنی: نمیدانی که سرزمین ایران محل زندگی و حکومت من است، سراسر جهان گسترده زیر دست من و تحت فرمانروایی من است.
آرایه ها: زیر دست بودن: کنایه از تحت تسلط بودن / سر به سر: کنایه از همگی
مفهوم بیت: من از همه قوی تر هستم
تبلیغ
درمان فوری کمر درد و دیسک در کمتر از ۷ روز! «بدون جراحی»
ارسال رایگان
همه یکدلانند، یزدان شناس / به نیکی ندارند از بد، هراس
معنی: همه مردم ایران در هر قوم و قبیلهای که هستند، خدای یگانه را پرستش میکنند و با نیک نامی از بدی و پلیدی هراسی ندارند و یک دل اند.
آرایه ها: تضاد: نیکی و بد / «به» در مصراع دوم به معنایِ «در برابرِ، در مقابلِ» / مصراع دوم: به خاطرِ نیکی هایشان، از بدی نمی هراسند.
دریغ است ایران که ویران شود / کُنام پلنگان و شیران شود
معنی: حیف است که ایران از بین برود و محل زندگی حیواناتی درنده ای مانند پلنگ و شیر شود. (محل زندگی و تحت اشغال دشمنان گردد)
آرایه ها: تناسب: کنام، پلنگان و شیران / پلنگان و شیران: استعاره از هر ویرانگری / در این بیت، تشبیه نداریم و استعاره آمده / جناس ناقص اختلافی در حرف اوّل: ایران و ویران / واج آرایی حرف «ن»
نکته دستوری: دریغ: مسند / ویران و کنام: مسند
چو ایران نباشد، تن من مباد / در این بوم و بر، زنده یک تن مباد
معنی: اگر قرار است ایران نباشد، من نیز نباید زنده باشم. نه تنها من، بلکه در این سرزمین کسی زنده نباشد بهتر است. (با نبود سرزمین ایران، دیگر ایرانی وجود نخواهد داشت.)
آرایه ها: واج آرایی حرف «ن» / تن و من: جناس
نکته دستوری: چو (= اگر): حرف ربط / مباد: فعل دعایی است / زنده: مسند / یک تن: نهاد
همه سر به سر، تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
معنی: اگر ما همگی کشته شویم و جانمان را برای وطن فدا کنیم، از آن بهتر است که کشورمان را به دست دشمن دهیم.
تبلیغ
بهترین جایگزین فیزیوتراپی برای درمان دیسک کمر ولی 10 برابر ارزونتر!
مشاهده
آرایه ها: سر به سر: کنایه از همگی / تن به کشتن دادن: کنایه از «از جان گذشتن»
معنی و ارایه های ادبی جملات نثر و سخت درس هشتم فارسی نهم
مادران، دل به مهر فرزندان، گرم و تپنده میدارند و فرزندان در پرتو گرم و گوارای مادر، جان میگیرند و میپرورند و میبالند. این دو را پیوندها و آوندهایی به سرچشمههای یکتایی میرساند و خوشی و ناخوشی یکی را به دیگری پیوند میزند.
آرایه ها: مادران و فرزندان: مراعات نظیر / گرم و تپنده – گرم و گوارا: مراعات نظیر / دل گرم داشتن به کسی یا چیزی: کنایه از امید داشتن به آن / جان گرفتن: کنایه از نیرو گرفتن – قوت گرفتن /پیوند و آوند: ترادف (هم معنایی) / سرچشمه ی یکتایی: اضافه ی تشبیهی / خوشی و ناخوشی: تضاد / پرتو گرم و گوارای مادر: پرتو مادر ، اضافه ی استعاری
مادر، گرامی گوهری است که در کارگاه آفرینش خدای مهربان، همتایی ندارد. از این روست که هر چیزِ گرانمایه را اگر بخواهند از راه همانندی، بزرگ بشمارند و عزیز بدارند، به مام یا مادر مانند میکنند.
آرایه ها: مادر، گرامی گوهری است: تشبیه / کارگاه آفرینش: اضافه تشبیهی / بزرگ شمردن و عزیز داشتن: کنایه از حرمت نهادن و احترام گذاشتن / مام و مادر: مترادف (هم معنا)
ترکیب «مام میهن» را شنیدهاید؛ از هما