جواب معرکه
سلام
شاید شما فکر کنید زندگی در روستا زندگی قدیمی و بدرد نخور است و زندگی در شهر نیز حوصله سر بر و طی جدل هایی به این نتیجه میرسید زندگی شهری خوب است اما هر کدام خوبی های خود را دارد
یک روز که به مهمانی فامیلمان رفتیم و در روستا خوابیدم من در پشت بوم جا پهن کردم و خوابیدم ستاره ها از دور بهم چشمک میزدن منم گفتم بخوابم تا زیادی دلبری نکنم.
بعد که پاشدم دیدم خورشیدم چشمک میزنه گفتم بابا من قصد ازدواج ندارم بعد صدای قناری و گنجشک ها رو می شنیدم البته نه گنجشک های شهری بلکه از اون اصیل های روستا ناگهان باد خنکی به صورتم خورد دست و پایم سست شد انگاری باد هم چشمک زد گفتم بابا مزاحمت ایجاد نکن ولی گوش میداد.
رفتم پایین دیدم سفره ای با نون نحلی و کره و ماست و پنیر و شیر محلی اماده است این دفعه من به سفره چشمک زدم و سه سوته انبار غذامو پر کردم و بعد دراز کشیدم و پتجره رو باز کردم و باد ارام ارام به صورتم میخورد حس خوبی داشتم انگار اون روز بهترین روز زندگیم بود و هیچ وقت اون روز رو از یاد نمیبرم
من در میابم که زندگی روستایی خیلی خوب است اما بحث کار کردنش نه. بحث خوردن و خوابیدنش و تصمیم گرفتم برم شهر میلیاردر شم بیام روستا بخوابم و بخورم😂😂
تاج فراموش نشه👑👑