میشه انشای غیر طنز و طنز کتاب رو که خودتون نوشتین بفرستین؟؟ معرکه میزنم

موضوع انشا : مدارس غیر حضوری طنز مقدمه : مدارس همیشه مانند زندانی بود که حکم ان حبس ابد بود اگه نمی خواستی هم مجبور بودی بری مدرسه و نرفتم در واقع یک شوخی شیرین بود ولی خدا پدر مادر این کرونا رو بیامرزد خیلی مرده اومد و مارو نجات داد تنه اصلی : کرونا اولین کسی بود که ما دانش آموزان رو درک کرد و باعث شد کلاس ها از طریق موبایل و مجازی برگزار بشه و در واقع این یک رویا بود. ما ساعت هشت بیدار میشیم و حاضر میزنیم بعد دوباره میریم زیر پتو و خواب خوب و معلم هم برای خودش درس میده تا کلاس بعدی و خلاصه همه کلاس ها اینطوریه، وقتی از ما درسی میپرسن خش خش میکنیم و میگیم صدا نمیاد یا میگیم مشکل از نت بود. قربون این کرونا برم امتحانات هم غیر حضوری شده و کتاب در زیر بغل و جزوه جلو و سایت ها هم آماده هستن تا به ما در امتحان کمک رسانی کنن و معلم هر سوالی بده ما اماده هستیم جواب فوری و درست بگیم حتی احمق ترین دانش آموز ها معدل نوبت اول دوم از نوزده کم نبود و بهترین پیشرفت را داشتن و ما متوجه شدیم آموزش مجازی خیلی بهتره چون انقدر پیشرفت در مدرسه غیر ممکن بود. از یه طرف هم از دست معلم ها راحت بودیم دیگه نمی تونست بگه کلاس شما بد ترین کلاسیه که داشتم چون اصلا ما سر کلاس نبودیم خیلی وقت ها هم رفیق بی کلک مادر می رفت جای ما کلاس حاضر می زد و قربون دست خط بابام برم که مثل منه و زحمت میکشه مشقارو مینویسه و من هم سخت ترین کار را انجام میدم و مجبور میشم بخوابم یا بازی کنم البته این مال ما هستش خیلی از بچه های بزرگ که متوسطه دوم هستن میرن مدرسه و این مانند ماهی هست که در خشکی افتاده و طرف دیگه هم دریا هست، اونا هم زیاد بدبخت نیستن اونا هم اگه عقل داشته باشن میتونن تقلب کنن با نوشتن روی ماسک یا همکاری با دوستان. نتیجه : خلاصه بگم نمیدونم چرا این همه وقت مدرسه میرفتیم وقتی میتونستیم که مجازی بخونیم و برای اولین بار از درس لذت ببریم. پیام همه ی دانش آموزان : کرونا دوست داریم بازم به ما سر بزن لطفا معرکه بزن ممنون میشم