معلم بودن یعنی مادر بودن . معلم با مادر هیچ فرقی ندارد هردو فداکار هستند . هردو با وخوشحالی کاری را انجام میدهند هردو زحمت میکشند هردو مهربان هستند ولی اکنون نمیتوانم کار های بسیار دیگر را برایتان نام ببرم ولی
مثال های بسیاری نام میبرم معلم مثل یک بانو ی نمونه است که در همه کار عالی است . مثل یک درخت
است که خودش دانشمند و میوه اش علم است
خلاصه معلم بودن بهترین شغل است
معلم گلی خوشبو که هر روز رایحه ی دل انگیزی به مشام همه می رساند و از خوبی ها و زیبایی هایش همه را بهره مند می سازد. معلم بودن
افتخاری بس بزرگ است که نصیب هرکس نمی شود، او که جان را روشن و قلب را زنده می کند، فرشته ای که سلامت امانت هایی را که به دستش
سپرده اند تضمین می کند، او شاگردانش این امانت های الهی را از آلودگی و تباهی حفظ می کند و می کوشد با تعلیمات خود در تربیت آنان بکوشد
و در رسیدن آنها به کمال از هیچ تلاشی دریغ نمی کند
راست گفته اند که معلمی شغل نیست بلکه عشق است . چرا که اجر مادی شغل معلی با زحمات و سختی های آن قابل مقایسه نیست . معلم عزیزم تو را دوست دارم و تلاش میکنم فرد مفیدی برای جامعه خود باشم تا تلاش های شبانه روزی شما را جبران کنم. معرکه یادت نره[☆☆]
انشا تشکر و سپاس از معلم
دوست دارم امروز در انشایم بگویم که چقدر به دانستن نیازمندم و شما تنها کسی هستید که میتوانید دانایی را به من هدیه دهید.
كلاس به واسطه حضور شما متبرک می شود… برترین طواف معلم سعی میان شاگرد و تخته سیاه است و این طواف زیباترین لحظههای زندگیتان را می سازد.
محراب شما كلاس درس است آنجا كه معبدیست راستین برای رسیدن به افقهای دور خدایی شدن.
معلم ای که نفسهای شما زندگیام را طراوت میبخشد و ساحل نگاهتان دلم را آرامش، حرفهایتان چون جواهر بر صندوقچه ذهنم به یادگار میماند و پرنده ذهنتان نامهرسان عشق و محبت است.
ای که صفای روح هستید و صبوریتان به قامت سرو، دلتان به صافی آینه و دستانتان یاریگر راههای دشوار زندگیام است با چشمانم میبینم که چون شمع میسوزید و با گوشهایم میشنوم که صدایتان آرام آرام رسم دوستی را در گوشم زمزمه میکند، با قلبم حس میکنم که تپش ثانیهها را آرام کردهاید، که با گچ و تخته روزهای درس را برایم خاطرهای جاودانه میکنید.
ای که با خندههایتان کوله باری از غم را از دوشم بر میدارید، ای پنجره رو به دریای من، من با دروس شما با راز موفقیت آشنامیشوم، با آداب زندگانی انس میگیرم و به تماشای بهار میرسم.
ای که مهرتان از خورشید تابان هم تابانتر است، من با ضرب و حساب شما قضیه تالس را درک میکنم و با مساحت و حجم شما زمین را میشناسم. دفترچه خاطرات زندگی را با شما شناختم و میدانم که با یاد معلم عزیزم آن را به پایان میرسانم.
ای که با تمام تواناییهایتان تارهای وجودم را به صدا در آوردید و خواندن غزل با خدا بودن را به من آموختید و در سخت ترین لحظات زندگی، سرود سرسبزی را در وجود سرو سرودید.
ای ساحل در سکوت مانده پرهیاهو، ای معلم عزیزم! میدانم گوشهای از سخنان گهربارتان را با هدیه کوچک انشای تبریک روز معلم جبران نمیتوانم بکنم اما از اعماق وجودم از ته قلبم میگویم: دوستتان دارم