جواب معرکه
بنام خداوند بخشنده مهربان
موضوع انشا: مادر
❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ
اشکهای روی گونهام را که پاک میکنی، انگشتانت به قداست خویش، سوگند میخورند. زیباترین عشق را، آزردگی چهرهات توأم با تبسمی اندوهناک، نثارم میکنند.
اکنون چشمانم را میبندم و بوی پیراهنت را در عالم مأورا میبینم!
فرشتهی بیهمتای من، روحت والاتر از همگنان، بر سریری از ارزش و آرامش برنشسته و آوازی الهی میسراید. انگار هنوزم برایم لالایی میخوانی. آری، هنوز هم مرا رام خود میکنی!
مادرم! مبادا مرا ز برق چشمان نادرهات محروم سازی...
تو همان کسی هستی که محبتت هرگز در دلم کمرنگ نخواهد شد. تنها و تنها تویی که جایش در قلبم خالی نخواهد ماند، تو همیشه میخندی و خنده های کسی شبیه تو نیست.
فوق العاده ترین خلقت خدا، قلبم را حتی در نبودنت هم ، عاشقانه نوازش میکنی، با دستانی مملو از امید و زندگی...
نبودنت، خانه ی دنج متروکی را به قصری پر از سور و شادی مجاب میکند. با سکوتت مادر،دیوار های خانه از شدت درد، ترک برمیدارند.
دختری ام را تو به من هدیه دادی و در آغوش پر مهرت پروراندی. کاش بودنت مانند عشقت در دلم، ابدی بود. به بودنت مفتخر و بالنده ام بانوی عشق!
❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ
پایان.