بابا یه انشایی جوکی چیزی که طنز باشه بگید لنگمم😫

عنوان: مشکل انتخاب شام یک روز که خیلی گرسنه بودم، تصمیم گرفتم که شام متفاوتی بپزم. هر روز می‌خوردم غذای ساده‌ای مثل پاستا یا خورش، ولی این بار گفتم: 'امروز باید دست به کار جدیدی بزنم!' پس رفتم به آشپزخانه و شروع کردم به جستجوی اینترنتی برای پیدا کردن یک دستور غذای ویژه. بعد از چند دقیقه جستجو، چشمم به یک دستور عجیب و غریب خورد: 'پیتزا با مرغ و سس تند'. از خودم پرسیدم: 'چرا که نه؟!' این غذا به نظر خیلی شیک و پیچیده می‌آمد. فکر کردم: 'اگر اینو درست کنم، همه به من می‌گن که آشپز ماهری هستم!' اما بعد از تهیه مواد اولیه و شروع به درست کردن پیتزا، فهمیدم که من اصلاً دست به آشپزی نداشتم! آرد روی لباس‌هایم پاشیده شد، مرغ در حال فرار از تابه بود و سس تند بیشتر شبیه بمب گاز اعصاب شد! هرچقدر هم که سعی می‌کردم به خودم بگویم: 'این یه چیزی می‌شود'، پیتزا در نهایت تبدیل به یک دایره‌ی سوخته و بی‌چهره شد که شاید به درد ساختن دکور فیلم‌های ترسناک می‌خورد. وقتی پیتزا را به فر گذاشتم و به نتیجه نگاه کردم، به خودم گفتم: 'خب، شاید باید از این به بعد فقط به پاستا برگردم، چون اون هیچ‌وقت منو ناامید نمی‌کنه!' و در نهایت شام من همان پاستای همیشگی بود، ولی با این تفاوت که این بار خیلی بیشتر از همیشه لذت بردم، چون حداقل یک چیزی درست از آب در آمده بود!