باران
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
باران زیباترین حکمت خداست.حکمتی که از رود و دریا و اقیانوس سرچشمه میگیرد،با نورافشانی خورشید تبخیر شده و به اوج آسمان آبی صعود می کند و پس از تبدیل شدن به ابر،می بارد.می بارد تا خود را به گل ها و گیاهان تشنه و سرزمین های خشک و بی آب برساند و سیرابشان نماید.
وقتی ابر شروع به گریه و زاری کرد،اشک هایش همچون مرواریدهای ریز و درشت،از آســمان به سوی زمین سقوط کردند و یکی پس از دیگری،با برخورد به زمین سر و صدا راه انداختند.آنجا بود که صدای باغ بلند شد و گفت:صدایت چه دل انگیز است باران!آرامش بخش دلـــــم هستے...ببار تا طنین دلنشینت برگ و چمنم را به رقص در آورد.
باران گفت:صدای من چه غوغایی در دل تو به راه انداخته؟
باغ گفت:صدایت را که می شنوم،یاد خدا می افتم که دوباره رحمت خود را،بر من نازل کرده و طرح لبخند شاخ و برگم را،جانی دوباره بخشیده.صدایت را که می شنوم،قلبم متوجه درگاه حق میشود و به وسعت ایمان و اعتقادم افزوده می گردد.
باران گفت:آری،معمار چیره دست هستی بسیار مهربان است...ببین چقدر دوستت دارد که این گونه رحمت خویش را بدون هیچ درنگی بر سر و رویت فرو می یزد.
باغ گفت:خوشا به حالت باران!مهربانی خداوند،جای جای وجود تو رانیز فرا گرفته؛تویی که می باری وهمه را از خواب غفلت بیدارمیکنی...
تویی که می شتابی تا اماکن تشنه را سیراب کنی...
تویی که ازجانب خداوند مامور شده ای تا دل های خشک و خالی را،سرشار از طراوت و شادابی سازی...
اے کاش همه عالَم،دلی پاک و روشن مثل تو داشته باشند.
آری...باران،اشک شوق رحمت الهی ست کہ گاه گاهی در فصل های رنگارنگ سال،پرده ی حقیـــقت را از چهره ی خالق کنار می زند و هر غافلی را بیدار و آگاه می سازد.
این نعمت بزرگ الهی،از لذت بخش ترین هنرنمایی های چهرۀ آسمان در دل شبانه روز است که به هر چیز غیزنده ای، جانی تازه می بخشد.
چه زیباست که شاکر نعمت ها و رحمت های ایزد منان باشیم و آنهارا قدر بدانیـــــــــــم؛تا او نیز لطف و رحمت بی نهایتش را شامل حال ما کندو سعادتمند دنیا و آخرت سازد.